احمد کسروی
سیّد احمد حُکمآبادی (زاده ۸ مهر ۱۲۶۹ در تبریز – درگذشته ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در تهران) که بعدها نام خانوادگی کَسرَوی را برگزید، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملیگرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود.
احمد کسروی در حوزههای مختلفی همچون تاریخ، زبانشناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامهنگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت. وی بنیانگذار جنبشی سیاسی-اجتماعی با هدف ساختن یک «هویت ایرانیِ سکولار» در جامعهٔ ایران، موسوم به جنبش «پاکدینی» بود که در دورهای از حکومت پهلوی شکل گرفت.
احمد کسروی خواستار مبارزه با «واپسماندگی فکری و علمی» و روشنگری در تمامی وجوه زندگانی بود وی از آنچه «اوضاع زندگی، خرافهگرایی و آداب اجتماعی» مردم ایران میدانست انتقاد داشت؛ موضعگیریهای احمد کسروی در برابر کیشهای رایج و نهادهای مذهبی و اخلاقی و مسلکها و ارزشهای سنتی و فرهنگی و تاختن او به باورهای دینی و فرهنگی از تشیع و بهائیت گرفته تا شعرهای حافظ و سعدی، از جمله مواردی بود که مخالفتهای بسیاری را علیه او برانگیخت.
آثار احمد کسروی بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی است. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران میشوند و تا به امروز مرجع اصلی محققان دربارهٔ جنبش مشروطیت ایران بودهاست. آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستینبار این نظریّه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایجشدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام «آذری» یاد کردهاند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بودهاست. این نظریه امروز در میان دانشمندان بهطور عام پذیرفته شدهاست.
احمد کسروی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۵ سالگی، در اتاق بازپرسی ساختمان کاخ دادگستری تهران به ضرب «گلوله و ۲۷ ضربه چاقو» توسط افراد گروه «فدائیان اسلام»، ترور شد.
فهرست آثار منتشرشده
آثار تاریخی کسروی توسط دیگر دانشپژوهان به رسمیت شناخته شدهاست. ولادمیر مینورسکی در مورد کسروی میگوید:
کسروی روح تاریخنگار راستگو را داراست. او در جزئیات دقیق و در ارائه شفاف است
کتابها
عرفان کسرائی میگوید که کتابهای احمد کسروی در بازار دستفروشان ایرانی به عنوان کتاب ممنوعه به همراه کتابهای علی دشتی و شجاعالدین شفا خرید و فروش میشود.
آذری یا زبان باستان آذربایجان
به گفته یارشاطر، احمد کسروی نخستین دانشمندی بود که این زبان را موضوع بحث و تحقیق قرار داد و اثر او در این باب هنوز استفاده میشود وقتی پانترکها ادعا کردند که از آنجا که مردم آذربایجان به ترکی سخن میگویند، زبان بومی مردم آذربایجان ترکی بودهاست، کسروی تحقیقات گستردهای از منابع فارسی و عربی و حتی منابع تاریخی یونانی استفاده کرد. او نتیجه گرفت که مردم آذربایجان اصالتاً به زبان ایرانی به نام آذری سخن میگفتند که بعد از هجوم ترکها، زبان ترکی مورد استفاده قرار گرفت ولی هنوز ردپایی از زبان آذری در آن مناطق به جا ماندهاست. زبان آذری گاهی به جای زبان ترکی مورد استفاده مردم آذربایجان اطلاق میشود، اشتباهی که حتی در ویرایش جدید (دوم) دانشنامه اسلام صورت گرفتهاست
کسروی بعد از بازگشتش به تهران اولین کتابش را به نام آذری (زبان باستان آذربایجان) نوشت و نشان داد که آذری که در بیشتر کتابهای تاریخ قرون وسطی (medieval)، مخصوصاً کتب تاریخ اولیه اسلامی آورده شده، نام زبان باستانی آذربایجان است که با زبان ایرانی مربوط است و از نسل زبان مادی است که ربطی به زبان ترکی ندارد. کتاب مورد پذیرش جهانی پژوهشگران قرار گرفت. نشر این اثر نیز تأییدی بود بر رابطهٔ ناگسیختنی ایرانیان ترکزبان با ایران. بررسی رابطهٔ زبانشناسی ایرانیان باستان، به همان اندازه که نمایش شادی همهٔ ایرانیان از هویت یکسانشان ارزش داشت، برای ادعای وحدت زبانی آنان در آینده مهم بود.
مخالفت با حافظ
کسروی حافظ را قافیهسازی میداند که گاه برای رعایت قافیه ناچار به سرودن عبارات بیمعنی میشد. او عقیده دارد که حافظ بر اثر مطالعه اندیشههای مکاتب متضاد، خردش در میان آنها سرگردان و آشفته شده و چون به هیچکدام پایبند نگردیده سخنان پریشان و متضاد گفته و در باطن به همه چیز بیعقیده شده و از اینرو به خراباتیگری، که با بیعقیدتی سازگار است، روی آوردهاست و چون خراباتیان جهان و کار جهان را بیهوده میدانند، توصیه میکنند که غم و اندوه گذشته و آینده را نخورید و اگر خوشی به خودی خود دست نداد با شراب آن را به دست آورید و این علت بادهنوشیهای حافظ است. کسروی همچنین حافظ را مسبب برخی بدآموزیها، مانند شرابخواری، بیکاری و بیدردی، جبرگرایی و خردستیزی، زبان درازی نسبت به خدا و امرد بازی، میداند. وی شرقشناسانی را که حافظ را ستایش کردهاند، متهم میکند که بدخواه شرق هستند و دوست دارند که همه شرقیان مانند حافظ عمر را در کنج خرابات تلف کنند و همه دارایی مملکت خود را به آزمندان اروپا و آمریکا بازگذارند و در این میان گروهی از ایرانیان دانسته یا نادانسته در ستایش حافظ با آنها همداستان میشوند. وی محمدعلی فروغی و محمد قزوینی و قاسم غنی را از جمله کسانی میداند که فریب شرقشناسان اروپایی را خوردهاند.
کسروی علاوه بر مبارزه قلمی با حافظ، اقداماتی هم در جهت نابود کردن نسخههای دیوان او داشت. از برنامههای وی و پیروانش این بود که دیوان حافظ، را جمع کنند و بسوزانند.
کتاب «حافظ چه میگوید؟» کسروی، توسط لوید ریجن به زبان انگلیسی برگردانیده و در صفحات ۱۶۰ تا ۱۹۰ کتاب «نقد صوفیسم، احمد کسروی و عقیده موروثی ایرانیان اهل تصوف» (به انگلیسی: Sufi Castigator: Ahmad Kasravi and the Iranian Mystical Tradition) منتشر گردید.
بخوانند و داوری کنند
شیعی گری، مشهورترین و ستیزهگراترین کتاب در مورد مذهب حکمفرمای مردم ایرانی، ابتدا در سال ۱۹۴۳ میلادی منتشر شد و سپس به صورت بازنگری شده با عنوان «بخوانید و داوری کنید»، همچنین «بخوانند و داوری کنند» در ۱۹۴۴ میلادی منتشر شد. این کتاب با تفسیر محمد امینی در سال ۲۰۱۱ در لس آنجلس کالیفرنیا تجدید چاپ شد.
سایر کتابها
- آذربایجان فی ثمانیه عشر عاما
- آیین
- افسران ما
- از سازمان ملل متفق چه نتیجه تواند بود؟
- انگیزیسیون در ایران (ناتمام)
- انقلاب چیست؟
- الدرهالثمینه (دستور زبان عربی)
- النجمهالدریه (دستور زبان عربی)
- التشیع و الشیعه
- الطریقه
- امروز چاره چیست؟
- امروز چه باید کرد؟
.
- بخوانند و داوری کنند یا شیعیگری
- بهائیگری
- بدرالشریعه
- پاکخویی
- پرسش و پاسخ
- پندارها
- پیدایش آمریکا
- پیام به دانشمندان اروپا وآمریکا
- پیام من به شرق
- تاریخ مشروطهٔ ایران
- تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان
- تاریخ پانصد سالهٔ خوزستان
- تاریخچه چپق و غلیان
- تاریخچهٔ شیر و خورشید
- تاریخ مشعشعیان
- تیشههای سیاست
- چرا از عدلیه بیرون آمدم (دربارهٔ زندگی خودش)
- چند تاریخچه
- چهل مقاله
- حاجیهای انباردار چه دینی دارند؟
- خدا با ماست
- خواهران و دختران ما
- در پیرامون اسلام
- در پیرامون شهریگری یا تمدن
- در پیرامون ادبیات
- در پیرامون جانوران
- در پیرامون خرد
- در پیرامون رمان
- در پیرامون شعر و شاعری
- در پیرامون فلسفه
- در پاسخ حقیقتگو
- در پاسخ بدخواهان
- دین وجهان
- دین و دانش
- دین و سیاست
- دادگاه
- دفاعیات
- دولت به ما پاسخ دهد
- در راه سیاست
- زندگانی من (دربارهٔ زندگی خودش)
- ده سال در عدلیه (دربارهٔ زندگی خودش)
- راه رستگاری
- زبان پاک
- زبان فارسی و راه رسا و تواناگردانیدن آن
- سیزدهم مرداد
- سرنوشت ایران چه خواهد بود؟
- سخنرانی کسروی در انجمن ادبی
.
- شهریاران گمنام (در سه بخش)
- شیخ صفی و تبارش
- صوفیگری
- فرهنگ چیست؟
- فرهنگ است یا نیرنگ؟
- فرهنگ پیمان
- قانون دادگری
- قهوهالسورات
- قیام شیخ محمد خیابانی
- کار، پیشه و پول
- کارنامه اردشیر بابکان
- کافنامه
- کتاب پلوتارخ
- گفت و شنید
- ما چه میخواهیم؟
- ما از فرهنگ چه میخواهیم؟
- ما و همسایگان
- مشروطه بهترین شکل حکومت
- مردم یهود (ناتمام)
- نیک و بد
- نامهای شهرها و دیههای ایران
- ورجاوند بنیاد
- یکم آذر ۲۲
- یکم دیماه ۲۲
- یکم آذر ۲۳
- یکم دیماه ۲۳
- یکم دیماه و داستانش
- یک دین و یک درفش
- کاروند کسروی، مجموعه مقالهها و رسالههای احمد کسروی، بهکوشش یحیی ذکا
- اکنون و آینده ما راست
- ایرانیان و یونانیان
- در پیرامون شعر و صوفیگری
.
- ادبیات منظوم ایران
.
- خراباتیان که بودند و چه میگفتند
.
- پیدایش آمریکا
.
- در پیرامون فلسفه
.
نشریهها
- ماهنامه پیمان (هشت سال و نیم یا هفت دوره سالانه نشر شد)
- روزنامه پرچم (یک سال نشرشد)
- پرچم هفتگی (۷ شماره)
- پرچم نیمهماهه (۱۲ شماره)
دیدگاهها و مخالفتها
کسروی انتقادات سنگینی به اعتقادات شیعه، تصوف، و بهائیت وارد کرد. وی کتابهایی با نامهای شیعیگری صوفیگری و بهائیگری چاپ کرد و از این باورها انتقاد کرد. همچنین با چاپ کتاب ورجاوند بنیاد تلاش کرد روش مذهبگونهای را رواج دهد که آن را پاکدینی مینامید.
کسروی به شعر و شاعران نیز تاخت و از جمله حافظ را «شاعرک یاوهگوی مفتخوار» و سعدی را «مرد ناپاک» خواند. کسروی و پیروانش در ۱ دی هر سال در دههی ۲۰ شمسی جشن کتابسوزی تحت عنوان باهماد آزادگان برگزار میکردند و کتابهایی را که مضر تشخیص میدادند (از جمله دیوان حافظ، رمانها، کتابهای دعا، و کتابهای بهائیان) میسوزانند.
از نقاط قوت کسروی، کارهای تاریخی اش بود. بهطور مثال تاریخ مشروطه ایران کتابی است نوشته احمد کسروی به سال ۱۳۱۹ خورشیدی. این نبشته برجستهترین سند نوشته شده دربارهٔ رویداد مشروطه و چند و چون آن میباشد و حتی در زمانی که نوشتههای کسروی ممنوع و اندیشهاش باطل شمرده میشود این نوشتار همچنان آبشخور و گواه پژوهشهای تاریخی است.
به نوشته یرواند آبراهامیان، احمد کسروی در مقالات متعددی در آینده و در آثار فراوان خود دربارهٔ زبانها، قبایل، مذاهب و نام جایهای ایران، به مسئله وحدت ملی توجه داشت. او نخستین اثر مهم خود، آذری یا زبان باستان آذربایجان را متعاقب قیام خیابانی نوشت تا ثابت کند که آذری، زبان اصیل آریایی زادگاه وی را یورشهای ترکان از بین بردهاست. او نتیجه میگرفت که گویش ترکی فعلی که از خارج تحمیل شدهاست، اکنون باید جای خود را به فارسی، زبان رسمی کشور بدهد؛ کاوه بیات به مقاله کسروی در نشریه پرچم به دیدگاه دیگر او اشاره میکند:
… راجع به زبان هم خودتان بهتر میدانید، غریزه فطری و عادت از عواملی است که تغییر آن خیلی مشکل است، وقتی که پدر و مادر و برادر من از طفولیت با من ترکی حرف زده و میزنند، چگونه میشود من این زبان را دوست نداشته و اظهار نفرت کنم؟… اگر مقصود این بود که برای آسانی کار درسها در سالهای نخست دبستانهای آذربایجان به ترکی باشد ما به آن دخالت نمیکردیم زیرا راه حل بحث آن بود که زحمت تدریس با زبانی که از دو زبانی در میانه آذربایجان و دیگر جاهای ایران پدید میآید سنجیده شود و به هرحال این اهمیت را که ما به آن دخالت کنیم نداشت؛ ولی همه میدانند که موضوع زبان در آذربایجان معنیهای دیگری را دارد و همیشه مقاصد دیگری در پشت سر این عنوان میباشد.
کسروی در دومین کتاب مهم خود تاریخ پانصد ساله خوزستان میکوشید پیامدهای زیانبار و کشمکشهای قبیلهای و مذهبی را در نواحی جنوب غربی نشان دهد. او در اثر دیگر خود تاریخ مشروطه ایران، ریشه پیشرفت نیافتگی ایران و بیشتر کشورهای خاور را پراکندگی در میان تودهها دانست، و گفت چند تیرگی که از دوگانگیهای قبیلهای و زبانی برمیخیزد، یکی از بدترین بیماریهایی هست که گریبان ایران را گرفتهاست.
وضعیت مالی
احمد کسروی همه درآمد خود را پس از مخارج بسیار محدود زندگیاش، صرف کارهای علمی میکرد. او که همواره اجارهنشین بود و خانه شخصی نداشت، زمانی در آخر خیابان شاهپور در منزلی اجارهای مینشست؛ پشت در خانهاش تابلویی داشت: «سیداحمد کسروی وکیل پایه یک دادگستری».
عالی