0

 

آب، گندم و خون

این کتاب به دلیل قوانین سایت قابل دریافت نیست.


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

آب، گندم و خون

از متن کتاب:
کیسه را قمرتاج آورد و داد به دست عبدلی که خیره شده بود به اسب بی سوار. اسب در گوشه ای از طویله یله داده بود. میشد دنده هایش را از زور لاغری شمرد. استخوانهای پشتش مثل دو گوی بیرون زده بودند. کپلهایش به گردی سر بچه چند ماهه ای تو رفته بود. حالا دیگر میگفتی این اسب کباب شده همان اسب پیش است. این همان اسبی بود که عبدلی نیمه های عمر بهار زین و برگش می کرد و پا بر رکابش می نهاد و دهانه اش را می گرفت و رکاب بر شکمش می کشید و می رفت سرکشی زمینها. در اصل سرکشی محصول که ببیند هر تخم، چند تخم داده است و اینکه ساقه ها خشک شده اند و وقت دروشان رسیده یا نه؟…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

معصومعلی صیدی

حجم (مگ)

6.8

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

مؤلف: معصومعلی صیدی
ناشر: دیباچه
زبان: فارسی
رده‌بندی دیویی: 8fa3.62

تعداد صفحات

26

دیدگاهی دارید؟