توضیحات
بگذار تو را معشوقم بنامم
کری مک گرات به فاصله دو هفته دو بار با منظره ای هولناک روبرو می شود: دکتر اسمیت جراح پلاستیک، بیماران خود را به شکل زنی جوان در می آورد که چندین سال پیش به قتل رسیده اند. کری به خوبی آن زن زیبا و جوان را که سوزان نام داشت به خاطر می آورد: در آن زمان که شوهر زن محکوم شد، او نماینده دادستان بود. اما زمانی که کری دستخوش تردید می شود و تصمیم می گیرد دوباره این پرونده را بگشاید، به نظر می رسد که هیچ کس تمایلی به انجام این کار ندارد، نه رئیسش، نه همسر سابقش و نه حتی دوست قدیمی اش سناتور هوور.
مری هیگینز کلارک در این رمان که سیزدهمین اثر اوست، از تمام کارهای پیشین پیشی می گیرد. در این رمان، جنایت، تهدید و هراس، به همراه تجزیه و تحلیلی مو شکافانه از روانشناسی جنایت در کنار هم قرار می گیرد.
دیدگاهی دارید؟