0

 

در آخرین لحظه


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

در آخرین لحظه

داستان چنین آغاز می شود:
در صحرای فلوریدا باران تندی می بارید. برقی که در جاده شنی مستقیما جلوی اتومبیل کرایسلر “ایزابلاولف” زد، دخترک را وادار نمود ترمز کند. آسمان پی در پی غرش می کرد و برق می زد. غرش های گوشخراش مرتب تکرار میشد. ایزابلا با دستانی لرزان مجددا چراغهای ماشین را روشن کرده و در حالیکه قطرات باران به سرعت با جلوی اتومبیل می خورد، حرکت کرد.
در حقیقت او روی جاده ای بود که به طرف “فو رت روز” می رفت ولی آشکارا دیده میشد که هنگام طوفان از جاده صحیح منحرف شده است. جاده آسفالت تمام شده و دنباله راه جاده ای شنی بود و چراغهای ماشین سنگین او در آن فرو میرفت. با خود می گفت آیا در ساحل کلبه ای دیده نمی شود؟ با خود فریاد می زد. تنها راه نجات بیرون رفتن از ماشین است. احساس می کرد که ترس مرموزی قلبش را احاطه کرده است. دستگیره در سمت چپ را بالا کشید. اما یک فشار باد کنترل در را از دستش خارج کرد ولی با تمام قدرت مقاومت کرد و با مشقت از اتومبیل خارج شد…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

آلفرد هیچکاک

مترجم

صادق هدایت

تعداد صفحات

163

حجم (مگ)

1.3

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

کتابخانه فانوس

دیدگاهی دارید؟