0

 

راز پرونده مختومه

توضیحات

راز پرونده مختومه

در بریده ای از کتاب می‌خوانیم:
در زندگی تمام بزرگ‌مردان هم لحظه‌هایی از عجز و ناتوانی وجود دارد. شاید به همین دلیل گفته‌اند: «حنای دلیرترین و شجاع‌ترین مردان هم برای نوکران خصوصیشان رنگ ندارد.» پوارو، با خود گفت باید در ادامه این جمله اضافه کرد: «کم‌تر مرد شجاعی پیدا می‌شود که بتواند در مقابل دندانپزشکش قد علم کند!»
هرکول پوارو که خونسردانه با خشن‌ترین و بی‌رحم‌ترین تبهکاران و جنایتکاران دست و پنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور، و مطمئن بود در مقایسه با خیلی از مردان تنومند، قوی و ورزیده دل و جرئت بیش‌تری دارد و در این مورد به‌خصوص، خودش را از خیلی‌ها برتر می‌دانست… ولی حتا در زندگی آدم شجاع و بی‌باکی مثل هرکول پوارو، لحظاتی وجود داشت که عجز و ناتوانی سرتاپای وجودش را فرا می‌گرفت و خود را به تمامی خوار و خفیف احساس می‌کرد. مثل امروز در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناس‌ترین دندانپزشکان لندن، که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمی‌شد، حس می‌کرد پاهایش آن‌قدر ضعیف شده که به سختی می‌تواند هیکلش را تحمل کند. نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد. گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد، مانند مرده متحرک به طرفش روان شد… هرکول پوارو قهرمان شکست‌ناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بی‌جان و بی‌تحرک دندانپزشکی می‌ترسید؛ خیلی هم می‌ترسید!
هرکول پوارو نفس عمیقی کشید و سرش را روی هد رست جابجا کرد و با حالت قربانی‌ای که دیگر اراده‌ای ندارد، در انتظار برنامه‌های دکتر مورلی، به شمارش ثانیه‌ها پرداخت. ثانیه‌هایی که هر یک به نظرش قرنی به طول می‌انجامید…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

آگاتا کریستی

مترجم

جمشید اسکندانی

حجم (مگ)

8.7

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

513

دیدگاهی دارید؟