0

 

مجلس قربانی سنمار


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

این نعمان است پسر امرء القیسه
که سخنهای تب زده می گوید؟” دیگری بگو و بیشتر بگو نعمان؛ – / آنچه گفتی باد است؟
آنچه کردی است کار تو! | سنمار در خواب دیدم محورئقی ساخته ام
به بلندی چهل مردان بر شانه ی هم؛ و از سر آن پرواز میکنم؛ و مردی پوشیده چهره – تیره پوش – از سر آن به تیر میزندم. | کمانگری خدنگ و تیز، زه رها می کرد؛ و تیر زوزه کشان می آمد – و مرا رهایی از هراسم نبود و چون در جگر نشست و از آتش آن واژگون شدم چشمم از خواب گشود؛ و پیک نعمان بود نشسته بر اسبی عربی؛ که می پرسید تویی آن معمار ایرانی نام و رومی نامور، که گفتی ورنقی است در سرم؟
گفتم آری منم ؛ گفت این نامه بخوان! آن دیگری (نامه را از بغل بیرون می آورد بیک از کجا می داند در نامه چیست؟
نامه را که بردم گویی آن را در خواب دیده بود!
نامه ای را باز میکند) سالها سلطان بیابان بودم؛ ریگ می شمردم که شمارش نیست – و امروز زر دارم بیشتر از این ریگا بر آنم که شهر بنشینم و این سلطانی که مراست، سقفی بر سر گیرم. من – سلطان واحدها – تا دیده ام دید، جز ویرانه ندید از شاهان پیشتر! در این شنزار، کو کاخی که آفتاب نترکانده باشدش؛ و بادها از پایه تروفته باشندش؟ من که مرا عقل بیابان می خوانند – چادر بخواهی می باقم از پشم شتر ولی شهر نه – مرا دست در خشت و گل نکنید! ….

توضیحات تکمیلی

نویسنده

بهرام بیضائی

تعداد صفحات

40

حجم (مگ)

3

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

شماره کتابشناسی ملی م‌80-2631
سرشناسه بیضایی‌، بهرام‌،
عنوان و نام پدیدآور مجلس قربانی سنمار [نمایشنامه‌]/ بهرام بیضایی‌.
مشخصات نشر تهران‌: روشنگران و مطالعات زنان‌، 1380.
مشخصات ظاهری 76ص.
یادداشت چاپ دوم‌: 1380.
یادداشت چاپ چهارم: 1389.
موضوع نمایشنامه فارسی — قرن 14
رده بندی کنگره PIR7980 /ی64م35 1380
رده بندی دیویی 8فا2/62

دیدگاهی دارید؟