توضیحات
کتاب حاضر، دربردارنده داستانی با موضوع اجتماعی است. در خلاصه داستان آمده: «حسن» جوانی مهربان و خوشغیرت و حسابدار است. او در یک حادثه ساختمانی، پدر خود را ازدستداده است.
عموی او «حاج ناصر» جانباز است و همیشه در حکم پدر، پشتیبان محسن بوده است. عروسی محسن و نامزدش «گلدره» نزدیک و حال حاج ناصر به شدت وخیم است. حاج ناصر با الهامی که از دوستان شهیدش گرفته، آگاه است که همان شب که عروسی محسن است، از دنیا خواهد رفت.
با خواست حاج ناصر، فرزندان و همسرش مرگ او را پنهان میکنند تا عروسی محسن برگزار شود. صبح روز بعد از عروسی، محسن متوجه مرگ عمو شده و سه روز بیهوش میشود و مرگ عمو بهعنوان خاطرهای تلخ در ذهنش تداعی میگردد.
پدر محسن کارگر ساختمانی بود مردی زحمت کش و مهربان که حاضر بود جانش را فدای خانواده کند اما متاسفانه اجل مهلت نداد و درست زمان به دنیا آمدن محسن بر اثر سقوط از ساحتمان فوت کرد بعد از ان حاج ناصر عمویش برای محسن پدری کرده بود محسن به عمو خیلی وابسته بود در راه محسن از خاطرات بچگی اش برای زن عمو صحبت می کرد زن عمو غضه می خورد اما حرفی نمی زد…
دیدگاهی دارید؟