0

 

گاو سنگی

توضیحات

گاو سنگی

جنی وتان در تمام زندگیش در پشت سایه‌ی اریل زندگی کرده است. اریل زیبا و جذاب. نخستین بالرینی که هنرش تبدیل به افسانه شده. ولی ناگهان دیگر اریل وجود نداشت و زندگی عادی و پیش پا افتاده‌ی جنی به عنوان یک معلم چنان تغییر کرد که گویی طلسمی جادویی او را در برگرفت. عشق مانند گردبادی از راه رسید و او را با خود به کوهستان لورل برد. برای لحظاتی کوتاه، جنی فکر کرد که اکنون دیگر آزاد است که خودش باشد. که شاد باشد و عاشق آنگاه او در برابر گاو سنگی ایستاد و سایه‌ها گرد هم جمع آمدند. تاریک و سوم. سایه‌ها زمزمه‌ای از اریل را در بر داشتند، زمزمه‌ی گناه و خطر، و پایه‌های زندی جدیدش را تهدید کردند و…

آغاز داستان:
امشب من برای نخستین بار از هنگامی که ازدواج کرده ام، تنها هستم. من اینجا هستم در اتاق خوابمان در خانه کوهستانی نشسته ام. تمام چراغها روشن هستند و من می ترسم. میدانم که به زودی براندون بالا می آید و حضورش این ناراحتی احمقانه مرا برطرف خواهد کرد. او خواهد گفت که هیچکس در کوهستان لورل قادر نخواهد بود که به من آسیبی برساند. ولی براندون چگونه می تواند این احساس گناهی که مرا دربرگرفته و با این مکان زیبا و کسانی که اینجا زندگی می کنند و یا مهمانهایی که در هتل هستند، تناقض دارد را درک کند؟ همیشه افکار من به آریل بازمی گردد. آیا من مقصر مرگ خواهرم هستم؟ شاید هرگز نتوانم از این سوال و از این احساس گناه و سرزنش رهایی یابم. من سعی دارم این اشتباه را قبول کنم، با آن مواجه شوم و با آن زندگی کنم. ولی حتی حالا هم که به خاطر وجود براندون زندگی ام این چنین امیدوارانه و هیجان انگیز تغییر کرده است، نمی توانم از سایه آریل رها شوم…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

فیلیس ویتنی

مترجم

مریم زوینی

حجم (مگ)

5.5

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

402

دیدگاهی دارید؟