0

 

شبی که سحر نداشت – جلد اول

توضیحات

شبی که سحر نداشت – ۱

.

در این داستان، “قیزل قیز” دختری است با موهایی به رنگ طلا که پسر داروغه‌ی شهر تبریز عاشقش می‌شود. پدر دختر که از تجار تبریز است، برای فرار ازاین ازدواج، با قیزل قیز و دایه‌اش راهی کربلا می‌شوند. در راه، مردی، غلام سیاهی را به نام “ببر” به او می‌بخشد.

قیزل قیز عاشق ببر می‌شود و ببر هم به آن دختر، دل می‌بازد. پس از بازگشت از سفر پدر قیزل قیز تصمیم می‌گیرد او را به عقد ببر دربیاورد. داروغه پس از اطلاع از این موضوع، توطئه‌ای می‌چیند و ببر را دستگیر می‌کند و در پی آن، اتفاقاتی رخ می‌دهد که برای همیشه زندگی قیزل قیز و ببر را تحت تاثیر قرار می‌دهد.”

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ارونقی کرمانی

حجم (مگ)

9

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

شماره مدرک : ۲۰۸۵۸۳
شماره شناسایی : 111445
مبدا اصلي : کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
سرشناسه : ارون‍ق‍ی‌ ک‍رم‍ان‍ی‌، رس‍ول‌، ۱۳۰۹ –
عنوان و نام پديدآور : شبی که سحر نداشت [کتاب]/ رسول ارونقی کرمانی
وضعيت نشر : تهران: فراديد نگار؛ بدرقه جاويدان، ۱۳۸۴
مشخصات ظاهري : ‮‭۵۱۶‬ ص.‬ ۲۱/۵ س م
شماره استاندارد بین المللی کتاب (ISBN) : ۹۶۴-۹۵۷۱۶-۵-۵
زبان اثر : per
يادداشتهاي کلي : فارسي
رده بندی کنگره : ‭PIR‌۷۹۵۳‬‭/‮‌ر‌‬۸‮‌ش‌‬۲‬

تعداد صفحات

355

دیدگاهی دارید؟