0

 

آب حیات


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

آب حیات؛ نگرشی در اندیشه‌های خواجه حافظ شیرازی

خواجه در زندگی خود مقصود و هدف مشخصی داشته که همه عمر آنرا دنبال می کرده است . در رسیدن به این مقصود مراحل گوناگونی راه پیموده است و در غزلهای خود درباره آنها سخن گفته است .پیدا کردن راه مقصود را به آسانی بدست نیاورده است چنانکه می گوید :

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود        از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت

در واژه نامه ها و لغت نامه ی دهخدا «رند» واژه ای فارسی است و به معنای حیله گر، زیرک، بی قید ،لااُبالی و بی سروپا و آن که با هنجارهای زمان، هماهنگی نداشته. برخی از این ویژگی ها، هم چون بی باکی، لاابالی گری، باعث شد که کم کم این واژه، در دیدگاه برخی از شاعران ایرانی، از جایگاهِ پایین خود پا فراتر گذاشته و به پایگاهی بلند برسند.در اصطلاح تصوف، کسی که ظاهر خود را در ملامت دارد و باطنش سالم باشد. او کسی است که تمام رسوم و قید وبند معمول را رها کرده ومحو حقیقت شده باشد، اسرار حقیقت را دریافته وشریعت و طریقت را طی کرده باشد و به عبارت دیگر، به هیچ قیدی غیر از خدا مقیّد نباشد.

واژه ی «رند» در ابتدا معنی منفی دارد ولی در مرحله ی دوم، در متون عرفانی ( به ویژه شعر) مطلوبی ویژه پیدا  می کند و در برخی از خصوصیّات ناپسند وی، مثل باده پرستی و لااُبالی گری، مظهر وارستگی و سرمستی و رهایی از بند تعلّقات می شود واین نکته ی مثبت درشعرحافظ به اوج شکوفایی خود می رسد،به گونه ای که واژه ی «رند»از واژگان کلیدی دیوان حافظ ومفهوم رندی، یکی ازبنیادی ترین مفاهیم سروده های حافظ به شمار می آید.واژه ی رند،پیش از حافظ نیز در نوشته ها و سروده های دیگران آمده است، امّا رفتاری که حافظ با مفهوم این واژه کرده، رفتاری دیگر گونه است.عشق در اشعار و اندیشه های خواجه ی شیراز مقامی برگزیده و والا دارد. اشعار او از عشق سرچشمه گرفته و شرحی بر مقامات عشق است و غزلیات او دفتر عشق می باشد. عشق تنها راه او برای رسیدن و دست یابی به زندگی جاوید است.

دکتر حسنعلی شیبانی در کتاب خود(آب حیات)که نگرشی در اندیشه های خواجه حافظ شیرازی است در صفحه ی ۲۵ آورده است: «در اندیشه ی خواجه مفهوم عشق بس وسیع تراز آن است که در واژه نامه ها به کار آمده یا مردم معمولی آن را درک می کنند. عشق در اندیشه ی خواجه وسیله ایست برای بیان آن چه که برای انسان ناشناخته و پیچیده مانده است. خواجه عشق را سرچشمه ی هستی وآغاز پیدایش آفرینش جهان   می داند.»

عشق، بنیادی ترین عنصر اندیشه و از فراگیرترین مفاهیمی است که در سرتاسر دیوان حافظ گسترده شده است؛ آن گونه فراگیر و گسترده که غزلی را نمی توان از این شعله ی سرکش بی بهره دید. بررسی همه جانبه ی این مفهوم، در دیوان حافظ، کتابی پر برگ و بار خواهد شد و ما را مجالی در آن نیست. امّا به طور اختصار می توان گفت: حافظ عشق را ارمغانی آسمانی می داند که خداوند منّان، آن را در نهادِ انسان و جهان نهاده است و آدمی با همین سرمایه ی عشق از دیگر آفریده های خداوندی در گذشته و بالاترنشسته است: گاهی از فرشته نیز بالاتر، چرا که به باور حافظ:

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی          بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

در گوش حقیقت  نیوش حافظ، صدایی خوش تر از صدای سخن عشق در گنبد دوّار شنیده نمی شود:

از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر                یادگاری که در این گنبد دوّار بماند

توضیحات تکمیلی

نویسنده

حسنعلی شیبانی

تعداد صفحات

251

حجم (مگ)

3.4

نوع فایل

اسکن شده

دیدگاهی دارید؟