توضیحات
یک زن بدبخت
کتاب «یک زن بدبخت» واپسین اثر ریچارد براتیگان است. این نویسنده پرآوازه آمریکایی، دو سال پیش از مرگ خود این کتاب را نوشت؛ البته این اثر را به ناشر نداد و به چاپ نرساند. تا اینکه در سال ۲۰۰۰ و پس از گذشت شانزده سال از مرگش، دختر او که تنها وارثش هم است، این اثر را منتشر کرد.
«یک زن بدبخت» یک سفرنامه ی داستانی و پیشنهادی در سفرنامهنویسی است. زن بدبخت این کتاب که خود را در اتاقش حلق آویز کرده و براتیگان از بخت بد، ظاهراً مدتی در اتاق او زندگی میکرده و ناگزیر در بستر او میخوابیده است، در گسترهی اثر در حد نشانه ای از مرگ خواهی نویسنده و درگیری او با مرگ فراز میآید. از سوی دیگر این کتاب «تقویم سفر مردی در طی چند ماه از زندگی اوست» و به این جهت در خط سفر اتفاق میافتد و نمایانگر زندگی نویسنده ای است که در سالهای آخر زندگانی اش آمریکا را درمینوردد و حتی گذرش به آلاسکا و هاوایی هم میافتد.
براتیگان بخش عمدهای از این کتاب را در رستورانها و کافه ها و چند فصل پایانی داستان را در مزرعه اش در مونتانا نوشته است. در فصل پایانی داستان، براتیگان به تأکید به این نکته اشاره دارد که کتاب را فقط یک بار از اول تا آخر خوانده است. ممکن است این امر واقعاً حقیقت داشته باشد. زیرا نویسنده چنانکه خواهید دید در برخی جاها وعدههایی به خواننده میدهد، اما خلف وعده میکند. معلوم نیست این بی دقتی، نوعی ترفند و بازی با خواننده و جزو طرح داستان است یا از روی بی انگیزگی و بی اعتقادی و بی حوصلگی نویسنده در دو سال آخر زندگیاش روی داده است..
دیدگاهی دارید؟