0

 

هزار خورشید تابان (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

هزار خورشید تابان

«هزار خورشید تابان» دومین رمان «خالد حسینی»، نویسنده و پزشک افغان مقیم آمریکا است و فضای سیاه و رقت‌بار افغانستان ۵۰ سال اخیر را در روایت زندگی شخصیتهای داستانش توصیف می کند. فقر، دربه‌دری، خشونت، جنگ‌های متصل، مجاهدان، طالبان، آمریکا و غرب همه با تصاویری دقیق و رقت‌بار معرفی می‌شوند. «هزار خورشید تابان» بر محور زن و مادر شکل گرفته؛ دو حقیقتی که از هم تفکیک‌ناپذیرند و روایت قسمتی از دردهایی است که هم‌زاد و هم‌ذات این حقیقت هستند و روایت نامردمانی که نه حقیقت را می‌فهمند، نه مادر را و نه زن را.

مریم دختر کوچک افغانی ست که پس از مرگ مادرش مجبور به زندگی در خانه پدرش می شود که سه زن و تعداد زیادی فرزند دارد. پس از مدتی زنان پدرش تصمیم می گیرند که او را به عقد مردی که سی سال از او بزرگتر است در بیاورند و …

جلیل مرد ثروتمند و صاحب نفوذی از اهالی هرات است که سه زن و نه بچه دارد. او صاحب سینما، فرش فروشی و فروشگاه لباس می باشد. در خانه او سه زن خدمتکار کار می کنند. جلیل خود را بر یکی از این زنهای خدمتکار تحمیل می کند و او باردار می شود. پدر این زن بعد از شنیدن این موضوع، فرزندش را عاق کرده، خانه و زندگی اش را رها می کند و به ایران می رود و دیگر کسی اثری از او نمی بیند. زن نمی تواند در خانه جلیل بماند و تحقیرها را تحمل کند. اقامت در خانه پدری هم دست کمی از ماندن در خانه جلیل ندارد. برای همین جلیل خانه ای محقر در خارج از شهر برای زن می سازد. زن در تنهایی و بی کسی دخترش را به دنیا می آورد و نام او را مریم می گذارد. مریم تا سن پانزده سالگی با مادرش در این خانه زندگی می کند اما…
از بچگی مرتب می شنود که بچه ای حرامی (حرامزاده) است. او معنی این کلمه را نمی داند ولی می داند که نباید معنای خوبی داشته باشد. جلیل هفته ای یک بار به آنها سری می زند و آنها را از نظر مالی تامین می کند. غیر از جلیل، ملا فیض الله گاهی به خانه آنها می آید و از نظر دینی و مذهبی آنها را راهنمایی می کند. مریم از نعمت مدرسه رفتن محروم است. او همیشه آرزو دارد که خانه جلیل را در هرات ببیند. یک روز پای پیاده به جانب هرات می رود، منزل جلیل را پیدا می کند اما هر چه التماس می کند او را به خانه راه نمی دهند. او شب را پشت در خانه جلیل می خوابد و صبح راننده پدرش او را به پیش مادرش باز می گرداند. وقتی به خانه اش می رسد می بیند که مادر از غم دوری او خود را حلق آویز کرده است. زندگی مریم بعد از مرگ مادرش زیر و رو می شود و …

*کتاب:
A Thousand Splendid Suns(۲۰۰۷)

*در ایران ناشران و مترجمان عزیزی این اثر ماندگار را به مخاطبان حضور نشر تقدیم کردند:
ترجمه‌ها در ایران

براساس پایگاه کتابشناسی کتابخانهٔ ملی ایران[۵] بیش از ده ترجمهٔ فارسی از این کتاب منتشر شده‌است که برخی از آنها چندین بار تجدید چاپ شده‌اند. فهرست این ترجمه‌ها به ترتیب انتشار به شرح زیر است:

هزار خورشید درخشان/ ترجمه بیتا کاظمی. تهران: باغ نو، ۱۳۸۶.
هزار خورشید تابان/ ترجمه مهدی غبرائی. تهران: ثالث، ۱۳۸۶.
هزار آفتاب شگفت‌انگیز/ ترجمه منیژه شیخ‌جوادی (بهزاد). تهران: پیکان، ۱۳۸۶.
هزار خورشید تابان/ ترجمه پریسا سلیمان‌زاده‌اردبیلی، زیبا گنجی. تهران: مروارید، ۱۳۸۶.
هزاران خورشید درخشان/ ترجمه سمیه گنجی. ساری: زهره، ۱۳۸۶.
هزار خورشید باشکوه/ ترجمه ناهید سلامی. تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۶.
هزار خورشید باشکوه/ ترجمه ایرج مثال‌آذر. تهران: در دانش بهمن، ۱۳۸۷.
هزار خورشید رخشان/ ترجمه زامیاد سعدوندیان. تهران: نگارستان کتاب، ۱۳۸۷.
هزاران خورشید تابان/ ترجمه مژگان احمدی. تهران: بهزاد، ۱۳۸۹.
هزاران خورشید فروزان/ ترجمه فیروزه مقدم (عابدی). تهران: انتشارات تهران، ۱۳۸۹.
یک هزار خورشید باشکوه/ ترجمه نفیسه معتکف. تهران: نسل نواندیش، ۱۳۸۹.
هزار خورشید تابان/ ترجمه آزاده شهپری. تهران: ماهابه، ۱۳۹۳.

دیگر نسخه های این کتاب

توضیحات تکمیلی

نویسنده

خالد حسینی

گوینده

فاطمه رکنی
ترجمه / اقتباس شنیداری
مریم جهانشاهی قاجار
تهیه‌کننده رادیویی
مهرنوش محتشمی
صدابردار
وحید مهری

حجم (مگ)

71

مدت زمان (دقیقه)

220

دیدگاهی دارید؟