توضیحات
جوی و دیوار و تشنه
این اثر مجموعهای مشتمل بر ۱۰ داستان است که در ابتدای کتاب قبل از فهرست همین شعر «مولوی» به صورت کامل آمده است. مجموعهای با داستانها و فرمهای مختلف، زاویه دید و تمهای گوناگون.
«گلستان» در پیگیری همین رویکرد و روش، گاه از نوشتن یک داستان کوتاه کلاسیک طفره میرود و عنصری از عناصر داستان را به بازی میگیرد که نتیجه این تجربهگرایی شاید از داستان به معنای کلاسیکش فاصله بگیرد.
یکی از مشخصههای داستانهای «گلستان» که در همان داستان اول مجموعه یعنی «عشق سالهای سبز» به بهترین شکل نمود پیدا میکند پاراگراف و جملهبندی بسیار دقیق نویسنده است که روایت را به بهترین روش شکل میدهد و پیش میبرد. تمام داستانهای این مجموعه با روش یکسانی شروع میشوند: با یک پاراگراف که متشکل از چند جمله است و در پایان بند، خواننده را به بهترین شکل وارد داستان میکند.
بر لب جو بود دیواری بلند / بر سر دیوار تشنه دردمند مانعش از آب آن دیوار بود/از پی آب او چو ماهی زار
مولوی
دیدگاهی دارید؟