توضیحات
بهار وصل
خانم گل پیرزنی ۶۰ ساله هست. که دودختر و یک پسر دارد، که پسرش خارج از ایران زندگی میکند و چندسالی هست که جدا از همسرش در خانهای دیگر زندگی میکند،پسرش به دلیل یک تلگراف دروغ به ایران بر میگرددو….
سودابه و مهری دخترهای خانم گل که دو فرزند به نام محسن و سیامک دارند برای کمک به خانه تکانی عید و برنامهریزی برای چهارشنبهسوری به خانه مادرشون آمدند. خانم گل که پیرزنی شوخطبع و زنده دل است و البته کمی هم فضول، با برادرش رضا دایی بچهها تصمیم میگیرند برای عید سفر شمال را برنامهریزی کنند، که یکدفعه تلگرافی از شاهرخ پسر خانم گل میرسد که بعد از دوازده سال قصد بازگشت به ایران را دارد و تا چند روز دیگر ایران است. برای استقبال به فرودگاه میروند که بعد از دیدن شاهرخ متوجه میشوند علت آمدن شاهرخ به ایران تلگرافی بوده که به او زدند و خبر از فوت یکی از بستگان را به او دادند.
دیدگاهی دارید؟