توضیحات
زیبای سیاه
اگر حیوانات می‌توانستند مثل انسانها حرف بزنند، به نظر شما چه می‌گفتند؟ آیا از نحوه‌ی رفتار انسانها راضی بودند؟ آیا آنها هم به صاحبشان دل‌بسته می‌شوند؟ داستان زیبای سیاه از زبان یک اسب است؛ اسبی که روزهای درخشانی را پشت سر می‌گذارد و در مزرعه‌های گوناگونی به کار گرفته می‌شود و حتی برای درشکه‌های اسبی در نقش تاکسی ظاهر می‌شود. این کتاب را بشنوید و دنیا را از چشم یک اسب ببینید.
داستان این کتاب از زبان یک اسب سیاه که ابتدا سیاه (Darkie) و بعداً زیبای سیاه (Black Beauty) نامیده می‌شد، بیان می‌شود. داستان درد و رنج اسب‌ها در قرن نوزدهم را شرح می‌دهد و ماجراهایی که یک اسب در دوران زندگی‌اش از سر می گذراند و ….
دارکی اسب سیاهی است که در یک مزرعه به دنیا آمده است. او خانواده‌ای اصیل دارد و این یعنی نژاد خوب برای یک اسب، اما سرنوشت دارکی با اتفاق‌هایی که برایش می‌افتد و ارباب‌هایی که عوض می‌کند، بارها تغییر می‌یابد. او حتی یک‌بار براثر سهل‌انگاری صاحبش در نگهداری از او، تا پای مرگ می‌رود، اما بازمی‌گردد و زنده می‌ماند، ولی …
* در سال ۱۹۷۱ میلادی براساس این کتاب پرفروش، فیلمی سینمایی با نام black beauty ساخته شد.
دیدگاهی دارید؟