0

 

کافه سیار (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

کافه سیار

«بهار» و «نیما» زوج جوانی هستند که تصمیم می‌گیرند در روزهای نوروز کسب و کار جدیدی راه‌اندازی کنند. آنها می‌خواهند ماشین فولکس پدربزرگشان را تبدیل به یک کافه سیار کنند و در نوروز به جنوب کشور سفر کنند.

«مرتضی»، برادر بهار که تاجر لباس است، هیچ دل خوشی از نیما ندارد؛ پس کسب و کار جدید آنها مسخره می‌کند. ضمن آنکه مشخص می‌شود سه نفر از آدم‌های مرتضی به نام‌های «سعید» و «مجید» و «میترا» انبار پوشاک «حاج اکبر» و «سید منصور» را خالی کرده‌اند؛ چرا که مرتضی قصد دارد به هر طریقی که شده پدرش حاج اکبر را وارد تجارت خودش کند؛ اما نیما سعی می‌کند حاج اکبر را از وضعیت بازار ایران و خطرات کاری با مرتضی آگاه بسازد.
درنتیجه مرتضی کینه به دل می‌گیرد و آدم‌هایش را برای خرابکاری به فولکس می‌فرستد. درنهایت با تمام سختی‌ها کافه سیار تأسیس می‌شود. مرتضی پیشنهاد دزدی یک گردن‌بند عتیقه را به میترا و مجید و سعید می‌دهد. پس آنها گردن‌بند را می‌دزدند، اما درست در روز گشایش کافه سیار، یک اتومبیل مرتضی را زیر می‌گیرد. مرتضی در بیمارستان بستری می‌شود و کافه سیار به طرف جنوب سفرش را آغاز می‌کند.
میترا به همراه مجید و سعید وارد جاده جنوب می‌شوند؛ چرا که تصمیم دارند گردن‌بند دزدیده شده را به مرتضی تحویل ندهند و در جنوب آن را از طریق لنج و به شکل قاچاق از کشور خارج کنند. در رستوران پلیس به آنها مشکوک می‌شود. پس مجید گردن‌بند را داخل کافه سیار پنهان می‌کند….

توضیحات تکمیلی

نویسنده

بهرام اکبری

عوامل

کارگردان
مهرداد عشقیان
ترجمه / اقتباس شنیداری
بهرام اكبری
تهیه‌کننده رادیویی
زهرا عبدالله زاده
افكتور
محمدرضا قبادی فر
صدابردار
مجید آینه

گویندگان

احمد گنجی , علی اصغر دریایی , مجید همزه , بیوك میرزایی , محمد رضاعلی , محمد یگانه , شیوا رفیعیان , مهرخ افضلی , مسعود زنوزی راد , سعید سلطانی , عباس توفیقی , محمد آقامحمدی , مینو جبارزاده , احمد لشینی , مروارید كریم پور , معصومه عزیزمحمدی , كامیار محبی , سیامك حلمی , راضیه مومیوند , سلمان خطی

حجم (مگ)

37

مدت زمان (دقیقه)

115

دیدگاهی دارید؟