توضیحات
بوستان سعدی، باب پنجم در رضا
در این کتاب گویا باب پنجم از کتاب بوستان سعدی را با روایت، گزارش و توضیح دکتر اسماعیل آذر تقدیمتان میکنیم. بیشتر حکایتهای سعدی در بوستان ظاهری ساده و بیانی هنرمندانه دارند.
بوستان دارای خصلتی متناقضنماست: از یک سو، زبان ساده مردم عادی است و سعدی با این زبان برای مردم عادی حرفها دارد و از سوی دیگر، به هنریترین و استادانهترین شیوه و اعجابانگیزترین وجه با اهل فن سخن میگوید و برای آنان نیز سخنها دارد. میل سعدی به هنرنمایی موجب میشود تا در عین موعظهگری و اخلاقگرایی، به کوچکترین بهانه از میدان موعظه به گلستان مضامین شعری بگریزد. سعدی در سرودن بوستان، نخست به فردوسی و سپس به نظامی توجه داشته است. وی بارها و بارها شاهنامه و خمسه را خوانده و با شعر این دو شاعر اُنس داشته است. او در ابتدای باب پنجم بوستان خودش را با فردوسی مقایسه میکند و برتری خویش در سرودن حماسه را در مقام مقایسه با شاهنامه قرار میدهد.
برای نمونه: بحرهای شعری مشترک بوستان و شاهنامه تا کاربردِ تعبیراتی مثل «خداوندِ بالا و پست»؛ «برانداز بیخی که خار آورد/ درختی بپرور که بار آورد» و اشاراتی از این دست که «چه خوش گفت فردوسی پاکزاد…» و تضمین بیتِ «میازار موری که دانهکش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است» همه حاکی از انس سعدی با شاهنامهی فردوسی است. مضامین مشترک بوستان با خمسه نیز گویای توجه سعدی به نظامی و انس با اشعار اوست.
فصل اول/ سرآغاز و حکایت
فصل دوم/ حکایت تیرانداز اردبیلی، حکایت طبیب و کرد و حکایت مرد درویش و همسایه توانگر و …
فصل سوم/ گفتار اندر اخلاص و برکت آن و ریا و آفت آن و حکایت …
دیگر نسخه های این کتاب
دیدگاهی دارید؟