توضیحات
حقارت
همهی ما در زندگی، دچار روزمرگیهای ناخوشایندی میشویم، که راه گریزی برایشان وجود ندارد. گاهی بیشتر از همیشه در این روزمرگیها غرق میشویم و درنهایت آنها به کابوسهایی رقتانگیز تبدیل میشوند که فرسایندهی روح و روان هستند. اکسلر هم در این گرداب بیحاصل افتاده و افکار پوچش او را احاطه کردهاند. روایت زندگی اکسلر را در رمان حقارت بشنوید.
این کتاب روایت زندگی کاری و عشقی یک هنرپیشهی مطرح تئاتر به نام اکسلر است که به تازگی پا به شصتوپنج سالگی گذاشته است. داستان با توصیف مهارتهای اکسلر در عرصهی بازیگری و افت ناگهانی انگیزهی وی آغاز میشود.
بهراستی زندگی چقدر با صحنهی تئاتر تفاوت دارد؟ اگر شخصیتها در نمایشنامهها میتوانند دست به هر کاری بزنند، آیا در زندگی حقیقی هم میتوان چنین کاری کرد؟
اکسلر، قهرمان رمان حقارت، بازیگری است که دیگر نمیتواند مانند گذشته روی صحنه بدرخشد و روزبهروز به ناامیدی و افسردگی نزدیکتر میشود. او برای رهایی از این وضع، مدتی را در آسایشگاه روانی سپری میکند. سپس تصمیم میگیرد با دختری به نام پگین که بیستوپنج سال کوچکتر از خودش است، ازدواج کند.
راوی این داستان، سوم شخص است. شخصیت محوری داستان مرد میانسالی به نام «اکسلر» است و شخصیت مکمل او زنی چهل ساله به نام «پگین» است. چند شخصیت دیگر هم، ازجمله پدر و مادر پگین، در این کتاب، نقشهای کوتاهی ایفا میکنند.
*فیلیپ میلتون راث، از بزرگترین نویسندگان نیم قرن گذشته ادبیات آمریکا بود که در سال ۱۹۳۳ به دنیا آمد و در ۲۲ مه ۲۰۱۸ براثر نارسایی قلبی درگذشت. او برندهی جوایز معتبری مثل: جایزهی پولیتزر، جایزهی فرانتس کافکا و جایزهی پن/فاکنر شد و نیز تا سال ۱۹۸۹ به عنوان ویراستار آثار ادبی، با انتشارات پنگوئن همکاری میکرد.
*این رمان در ایران، در سال ۱۳۹۵ توسط، انتشارات نیماژ،و با ترجمه سهیل سمی،به بازار نشر آمد.
توجه: این داستان به دلیل فضای یاس و نامایدی و خود کشی به ویژه در پایان بندی برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمی شود.
دیدگاهی دارید؟