توضیحات
برف تیره
.
«جان اشتاین بک» در این داستان تأثیر تهاجم نظامی را، چه بر شکست خوردهها و چه بر فاتحان بررسی میکند. نویسنده با نفوذ به عمق عواطف شخصیتهای داستان و با به تصویر کشیدن احساسات میهنپرستانه، از حقایقی ژرف و غالبا تشویشآور دربارهی جنگ و البته سرشت انسان پرده برمیدارد.
شهری کوچک و آرام که در محاصرهی نیروهای «آلمان نازی» است، باید با شرارتهای تحمیلشده از بیرون و خیانتهای دنیای درون خود روبهرو شود.
نیروهای مهاجم آلمان نازی با یک برنامهریزی دقیق و با کمک یکی از جاسوسان خود که در شهر محبوبیت زیادی داشت، توانستند بدون خونریزی زحمت زیاد کنترل شهر را در اختیار بگیرند. شهری که مردم آن سالهای سال است نه با کسی جنگیدهاند و نه کسی به آنها حمله کرده است. خلق و خوی مردم این شهر در اثر ندیدن جنگ به حدی آرام است که اشغالگران با خود میگویند، اینجا مکان مناسبی برای زندگی است و حتی شاید بعد از جنگ به این شهر نقل مکان کنند.
پس از اینکه مهاجمان شهر را اشغال کردند، فرمانده مهاجمان «سرهنگ لنسر» به دیدار شهردار «اوردن» میرود و از او درخواست میکند که با مردم شهر صحبت کند تا آنها در کمال آرامش به استخراج زغالسنگ بپردازند و به این شکل از خشونت و خونریزی جلوگیری شود. اما شهردار که محبوبیت زیادی بین مردم دارد و خود را بالاتر از هیچ شهروندی نمیداند، به همه درخواستهای فرمانده به یک شکل جواب میدهد: «این مردم آزاد هستند و هر کاری که بخواهند میکنند».
در ادامه وقتی یکی از مهاجمان در معدن به مردی آزاد دستور میدهد که کاری انجام دهد، مورد خشم او قرار میگیرد و طی حادثهای افسری از نیروهای اشغالگر کشته میشود. نیروهای مهاجم در برخورد با این حادثه مجبور میشوند آن مرد آزاد را اعدام کنند که همین باعث میشود خشم و کینه مردم سرریز شود و …
*این کتاب گویا، اقتباسی است از رمان محبوب «ماه پنهان است» نوشتهی «جان اشتاین بک» از نویسندگان پرخواننده آمریکایی. کتاب یادشده اولین بار در سال ۱۹۴۲ به انتشار رسید و در سال ۱۹۴۳ نسخهای سینمایی از روی آن ساخته شد. همچنین نسخه گویای این داستان با صدای ماندگار «بهروز رضوی» در بخش آثار روایی «ایران صدا» در دسترس است.
دیدگاهی دارید؟