توضیحات
روز و شب یوسف
روز و شب یوسف داستان بلندی به قلم محمود دولتآبادی میباشد، دولتآبادی این اثر را در سال ۱۳۵۲ به نگارش درآورده است. کتاب روز و شب یوسف در سال ۱۳۸۳ از سوی انتشارات نگاه منتشر شد.
در رمان «روز و شب یوسف» که بوسیله «محمود دولت آبادی» در اوایل دهه پنجاه نوشته، و اکنون پس از سال ها در میان«کاغذ»های نویسنده پیدا شده است، داستان «روز و شب یوسف» روایت نسبتاً بلندی از شبانه روزی از زندگی نوجوان فقیری در محلهای نزدیک راهآهن تهران است. یوسف نوجوان زیبارویی است که مادرش روزها در خانه اعیان شهر کلفتی میکند و در میانسالی از فرط کار سخت، پیر و بیمار شده است
. پدرش مرد کمحرف و متدّینی است که حضوری سایهوار در خانه دارد؛ روزها میخوابد و شبها در کارخانهای به کار مشغول است. خواهرش، صدیقه، که از او سالی بزرگتر است به کلاسهای خیاطی و گلدوزی میرود. یوسف روزها بیکار میگردد و شبها دو ساعت در خانه مردی که از او با نام «استاد» یاد میشود، درس قرآن و روانخوانی اشعار مولوی و سعدی میگیرد، و شبها همراه با خواهرش صدیقه روی پشت بام میخوابد.
در همسایگی یوسف، مرد بارفروشی هر شب سیاه مست، با عربدهکشی و کتک زدن زنش، خواب و آرام را بر همسایهها حرام میکند. زنِ همسایه دیگری شبها صدای شهوت آلود و منزجر کننده هماغوشی با شوهرش را به گوش یوسف میرساند، تا او را به خود ترغیب کند. شوهر زن گاه نیز جوانکی به پشت بام میآورد. فضای شدیداً شهوانی در پشت بام کناری، از یک سو یوسف نوجوان را داغ و برانگیخته میکند و از سوی دیگر از اینکه خواهرش هم این صداها را میشنود غیرتی و نگران میسازد.
در همسایگی یوسف پنجرهای نیز هست که پشت آن، مرد جوانی شبها را به نوشتن و خواندن میگذراند. مرد رفتار مرموزی دارد و یوسف گاه کنجکاو میشود که از کار او سر دربیاورد و با او دوست شود و……داستان پسری روایت می شود که در آستانه بلوغ است خانه های محقر جنوب شهر زندگی می کند و با فقر دست به گریبان است. او طی داستان کتاب که چیزی حدود دو روز را در بر می گیرد، دائم در این توهم بسر می برد که کسی و یا سایه ای او را تعقیب می کند…
«دولت آبادی» در «روز و شب یوسف»، ذهنیتی را تصویر می کند که در اوایل دهه پنجاه، موضوع داستان های بسیاری از نویسندگان ایران بود. این ذهنیت که با درک شهر به عنوان یک ساختار داستانی آفریده شد، به تصویر وضعیت ناهمگون مسائلی مانند تجدد، فقر، ترس، خفقان، امنیت و … می پردازد.
دیدگاهی دارید؟