توضیحات
بیست هزار فرسنگ زیر دریا
خلاصه داستان
ناگهان توجه جهان به اعماق آبها جلب میشود. مردم جهان متوجه موجود ناشناسی میشوند، که در اعماق آبها زندگی میکند. عدهای گمان میکنند او یک کوسه بزرگ است، اما عدهٔ دیگری معتقدند که او نوعی هیولای دریایی ناشناختهاست. اما کمتر کسی میتواند تصورش را بکند، که آن موجود، وسیلهایست ساخته دست بشر. پروفسور «آروناکس» به همراه «ندلند» که صیاد نهنگ است، و یک دوست دیگر، با یک کشتی تحقیقاتی به جستجوی این هیولای زیر آب میروند. اما کشتی در اثر برخورد با آن موجود آسیب میبیند و پروفسور «آروناکس» و همراهانش، از یک زیردریایی سر درمیآورند. چیزی که تا کنون مانندش را ندیده و حتی تصورش را هم نکردهاند. آنها با ناتیلوس سفر میکنند و شگفتیهای دنیای آب را میبینند، و در همین حین با کاپیتان «نمو»، ناخدا و مالک ناتیلوس آشنا میشوند. پروفسور در عین حال که کاپیتان را تحسین میکند، اخلاقیات او را رد میکند، و فکر میکند برخورد او با مسائل دنیا درست نیست. پروفسور و همراهانش متوجه میشوند، چون از راز کاپیتان نیمو آگاه گشتهاند، در واقع در ناتیلوس اسیر هستند و دیگر نمیتوانند به دنیای روی آب بازگردند، اما آنها حاضر نیستند، تا آخر عمر در ناتیلوس بمانند آنها تلاش زیادی برای فرار از ناتیلوس میکنند اما موفق نمیشوند، فرار از ناتیلوس، غیرممکن است. کاپیتان نیمو خیلی از چیزهایی که در افسانهها آمده بود را در زیردریا به آنها نشان میدهد. در این داستان کاپیتان نیمو را بیشتر از زاویه دید و قضاوت پروفسور «آروناکس» و همراهانش میبینیم. آنها کاپیتان نیمو را مردی کمابیش دیوانه و دنیا گریز مییابند که چون یکی از کشورهای اروپایی خانوادهاش را از بین برده، او به دنبال انتقام است به همین دلیل کشتیهای روی آب را غرق میکند تا انتقام خود و خانواده خود را بگیرد. این مسایل باعث شده بود تا مردم فکر کنند زیر دریایی او یک هیولاست. کرک بمب هم یکی از دوستان ژول ورن بود که به او در پژوهش هایش کمک میکرد ژول ورن و کرک بمب بعد از سفر با یکدیگر به جستجو های دیگر در مورد موجودات فضایی پرداختند. کتاب صوتی بیست هزار فرسنگ زیر دریا اثر ژول ورن را در ۲۳ قسمت با صدای لیلا موحدی و شادی سادات متولی بشنوید.
دیگر نسخه های این کتاب
دیدگاهی دارید؟