توضیحات
آدم زنده
این داستان که به شیوه طنز نگارش شده به نوعی طعنه به حکومت بعث عراق است که حاکمی مستبد دارد . حنطوش یعنی شخصیت اول این کتاب، نام محتکران را می نویسد و برای حکومت می فرستد و حکومت از او تشکر مفصلی می کند ولی این تنها ظاهر قضیه است .
حنطوش و ادیبه زن و شوهری هستند که در عراق زندگی می کنند. حنطوش تصمیم می گیرد نامه ای به حکومت بنویسد و در آن نام محتکران را فاش کند. این نامه با استقبالِ حکومت مواجه می شود و برای تشویق حنطوش او را برای ادامه تحصیل به خارج می فرستند.
«حنطوش قرقاوی» بعد از نوشتن یک نامه و معرفی خائنان و خطاکاران محله و شهر خود، مورد توجه «الرفیق الرئیس» قرار می گیرد و با دعوت رسمی او را ملاقات می کند. او در ابتدا می ترسد برای این افشاگری بلایی سرش بیاورند، اما وقتی می بیند با دو ماشین گران قیمت و مدل بالا و تشریفات زیاد از او پذیرایی می کنند، ترس خود را کنار می گذارد. در همان حال از او دعوت می شود که در تلویزیون سخنرانی کند. حنطوش به تدریج به این باور می رسد که مورد لطف الرفیق الرئیس است، بنابراین در یک برنامه تلویزیونی در وصف او سخنرانی میکند و همین کار سبب استقبال اهالی محل و معروفیت او می شود و در ادامه…
دیدگاهی دارید؟