0

 

آنتیگونه (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

آنتیگونه

اقدام آنتیگونه نماد نوعی ایده آل است، ایده آلی به نام وجود یک قانون برتر و فردی تر در برابر قدرت. این تراژدی که ۲۵۰۰ سال پیش نوشته شده، سیاست های برقرار در روحیه شخصی و خشونت را به رخ می کشد. خشونتی که تغییرات سیاسی و اجتماعی بر روی افراد اعمال می کند و حقیقتا این همان لبه تیغی است که فرد را از جامعه جدا می کند.

پولونیکس و اتئوکلس در جنگ با یکدیگر بر سر قدرت کشته می‌شوند. کرئون، پادشاه تب فرمان می‌دهد تا اتئوکلس را با تشریفات و احترام کامل به خاک بسپارند، ولی جنازهٔ پولونیکس خیانتکار را به حال خود رها سازند تا خوراک کرم‌ها و لاشخورها گردد.

آنتیگونه و ایسمنه، خواهران دو برادر کشته شده هستند و آنتیگونه نمی‌تواند بپذیرد که جنازهٔ برادرش (پولونیکس) به حال خود رها گردد. پس مخفیانه به دیدار ایسمنه رفته و از او می‌خواهد تا در خاکسپاری برادر به او کمک کند، اما ایسمنه از خشم کرئون وحشت دارد و نمی‌پذیرد؛ پس آنتیگونه به تنهایی دست به کار می‌شود.
کرئون در کاخ خود است و ریش‌سفیدان تب (گروه سرایندگان) فرمان او را تأیید می‌کنند. اما خبر می‌رسد که کسی پولونیکس را دفن کرده‌است. کرئون برمی‌آشوبد و خواهان دستگیری خاطی می‌شود. آنتیگونه را به پیش او می‌آورند و او بدون اینکه کارش را پنهان سازد، با کرئون بر سر اینکه اخلاقیات را زیر پا گذاشته‌است وارد بحث می‌شود. کرئون از سخنان او برافروخته می‌شود و چون گمان می‌برد در این کار ایسمنه نیز به خواهرش کمک کرده‌است، دستور دستگیری او را نیز می‌دهد. ایسمنه که ترجیح می‌دهد همراه با خواهرش کشته شود، به دروغ اعتراف می‌کند؛ اما آنتیگونه می‌گوید که او به تنهایی این کار را انجام داده‌است.
دو خواهر زندانی می‌شوند. هایمون، پسر کرئون و نامزد آنتیگونه، به پیش پدر می‌آید تا او را از این کار باز دارد؛ اما گفت‌وگوی آن دو به درگیری لفظی انجامیده و هایمون در حالی‌که قسم می‌خورد دیگر هرگز کرئون را ملاقات نخواهد کرد، از آنجا خارج می‌شود.
کرئون سرانجام تصمیم می‌گیرد تا ایسمنه را آزاد و آنتیگونه را در غاری زنده به گور سازد. آنتیگونه بر سرنوشت خود می‌گرید، اما از کارش دفاع می‌کند. پیشگوی نابینایی به نام ترسیاس به کرئون هشدار می‌دهد که خدایان از رفتار او ناخشنودند و به خاطر اشتباهاتش، فرزندش را از دست خواهد داد، تمام یونان او را خوار خواهد شمرد و خدایان، قربانی‌های شهر تب را نخواهند پذیرفت. ریش‌سفیدان از این سخنان به وحشت می‌افتند و از کرئون می‌خواهند تا آنتیگونه را آزاد کرده و پولونیکس را به خاک بسپارد. کرئون می‌پذیرد، اما آنتیگونه خود را به دار آویخته‌ است. هایمون از مرگ نامزدش بسیار اندوهگین می‌شود و خود را می‌کشد. خبر مرگ هایمون به مادرش (ائورودیکه) می‌رسد و او نیز خود را می‌کشد. کرئون خود را به خاطر این پیشامدها ملامت می‌کند. او توانست تاج و تخت خود را حفظ نماید، اما از فرمان خدایان سرپیچی کرد و همسر و فرزند خود را از دست داد.

* مواجهه بین آنتیگونه و کرئون بازتاب دهنده منطقی است که از زمان یونان باستان تا به حال و در تمام جنبه های سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و قانونی بر غرب حاکم بوده است. اوج تراژدی زمانی اتفاق می افتد که آنتیگونه اقدام خود را می پذیرد و برادر خود را بر خلاف دستور کرئون به خاک می سپارد.جرم آنتیگونه کاملا آگاهانه صورت می گیرد، به همین دلیل بخششی در کار نخواهد بود. ایستادگی او در برابر قدرت هم نشان دهنده عدالت خواهی او، عشقی عظیم، دست یافتن به ایده آلی مطلوب و پیروی از هنجارهای اخلاقی است که جایگاهی فراتر از هنجارهای عمومی دارند و هم چنین نمایان گر درگیری مستقیمی است که میان حقوق فردی و توجیهات حکومت رخ می دهد. چنین اقدامی فراتر از عمل قهرمانه ای است که از شخصیت های زن در نمایشنامه های یونانی دیده می شود.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

سوفوکل

عوامل

کارگردان
خسرو فرخزادی
ترجمه / اقتباس شنیداری
خسرو فرخزادی
تهیه‌کننده رادیویی
محمد مهاجر
افكتور
فرشاد آذرنیا
صدابردار
پیروز صدرایی

گویندگان

ثریا قاسمی , مهین نثری , صدرالدین شجره , باقر كریم پور , اسماعیل بختیاری , عباس توفیقی , مینا شجاع , كرامت رودساز , هرمز سیرتی , علی زرینی , صمد پل سنگی , مهدی نمینی مقدم , میكائیل شهرستانی

حجم (مگ)

20

مدت زمان (دقیقه)

65

دیدگاهی دارید؟