توضیحات
داستان صوتی بلوتوث
.
داستانی کوچک برای کودکان سرطانی اثر عبدالرضا مولوی
ماهان مهندس کامپیوتر بود و در یک شرکت خصوصی کار میکرد. معمولا سرش تو کار خودش بود و کمتر اهل خوش و بش با دیگران بود. خانوادهاش اهل آباده بودند و همانجا زندگی میکردند. او که برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمده بود، پس از اتمام درس و سربازی در تهران ماندگار شده بود و با یکی از همکلاسیهایش ازدواج کرده بود که حاصل این ازدواج دختری هفت ساله به نام «ماهور» بود. اما ماهور از شش ماه پیش به خاطر بیماری در بیمارستان بستری شده بود و حالا دیگر در کنار خانواده کوچکش نبود.
در ابتدا پزشکان درباره بیماری ماهور اختلاف نظر داشتند تا اینکه با تستها و آزمایشهای بیشتر متوجه شدند که ماهور سرطان خون دارد.
دیدگاهی دارید؟