توضیحات

سوءظن

اگر به رمان پلیسی علاقه دارید، «سوءظن» فریدریش دورنمات را از دست ندهید.«سوءظن» رمانی است که «دورنمات» آن را برای امرار معاش، به صورت پاورقی پلیسی، در یک نشریه منتشر می کرد؛ اما با شنیدن این کتاب متوجه می شویم که غم نان، نویسنده را از دغدغه های همیشگی اش باز نداشته است.

برای همین، «سوء ظن» نه فقط برای علاقه مندان رمان پلیسی، بلکه برای آنها که در رمان مقاصد دیگری را هم جست وجو می کنند، می تواند جالب باشد؛ چون «سوءظن» هم تعلیق یک رمان پلیسی را دارد و هم از ورای گفت وگوهای طولانی اش به مسائل بشری اشاره دارد.   

قهرمان کتاب «سوءظن»، کارآگاه «برلاخ» پیر است که باوجود بیماری، با سماجت یک جنایتکار را تعقیب می کند. سماجت «برلاخ» و گرفتاری اش در چنگ جنایتکار ، صحنه های دلهره آوری را به وجود می آورد و ….

بازرس برلاخ در بیمارستان بستری است و مجله ای را ورق می زند. یک عکس در این مجله توجهش را جلب می کند و سوءظنش را برمی انگیزد. او گمان می کند پزشکی از دارودسته ی جنایتکارهای نازی اکنون در سوئیس، در مقام پزشکی صاحب نام، به جنایت هایش ادامه می دهد. برلاخ که با مرگ فاصله ای ندارد، باید تکلیف این سوءظن را روشن کند. او فقط یک سال به پایان عمرش وقت دارد، اما با این حال ….

*کتاب:
Suspicion (به زبان آلمانی : Der Verdacht) ۱۹۵۰”
Verdacht) ۱۹۵۰

دیگر اثار این نویسنده