0

 

داستان جاوید (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

داستان جاوید

داستان جاوید حکایت جوانی زرتشتی است که از یزد به تهران می آید در زیر ستم جامعه استبدادی آن دوران کمر خم می کند . کتاب در دوران زوال سلطنت قاجار و ابتدای حکومت رضاخان تراژدی دردناک این پسر زرتشتی را بازگو می نماید . گویا این کتاب بر اساس سرگذشت واقعی فردی به همین نام نوشته شده است . فصیح در آلمان با جاوید آشنا می شود و حکایت و قصه رنج وی را می شنود و در بازگشت به ایران این داستان را به رشته تحریر در می آورد . جاوید به همراه عموی پیرش که موبدی در یزد است به دنبال پدرش – که تاجر خشکبار است – و هفت ماه پیش برای معامله به یک شاهزاده قاجار به تهران آمده و هنوز بازنگشته راهی پایتخت می شود . عمو در راه فوت می کند . جاوید به تنهایی به خانه اربابی ملک آرا – شاهزاده قاجاری – می رود و از مرگ پدر با خبر می شود . همچنان در می یابد که مادر و خواهر وی که همراه پدر بوده اند در زیر زمین خانه اربابی زندانی اند . در خانه اربابی می ماند و غلامی می کند . ملک آرا قاتل پدر او مردی است در ظاهر مذهبی که هر پنج شنبه در خانه روضه برگزار می کند و شب جمعه را به مشروب خواری می گذراند . در دربار قاجار هم نفوذ بسیاری دارد . در این میان حوادث بسیاری اتفاق می افتد که ذکر همه آنها از حوصله مطلب خارج است . به او اتهام رابطه به دختر ارباب را می زنند و اخته اش می کنند . مادر و خواهرش را سر به نیست می کنند هزاران جرم ناکرده بر گردنش می اندازند … با دختری از خدمتکاران خانه ازدواج می کند . در این میان حکومت عوض می شود و ملک آرا تحت تعقیب قرار می گیرد و در آب انبار خانه پنهان می شود . سرانجام جاوید که از مخفیگاه او اطلاع می یابد آب را به روی او می گشاید و به این ترتیب انتقام پدر مادر خواهر کوچکش و در آخر خودش را از ملک آرا می گیرد . سرانجام از کشور خارج می شود چرا که دیگر یارای ماندن در خاکی که عزیزانش در آن دفن شده اند را ندارد …

دیگر اثار این نویسنده

توضیحات تکمیلی

نویسنده

اسماعیل فصیح

گوینده

سودابه کامران

حجم (مگ)

189

مدت زمان (دقیقه)

850

دیدگاهی دارید؟