0

 

حسن کچل (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

حسن کچل

این داستان که از داستانهای قدیمیه به صورت موزیکال و نمایشی  بوده و برای بچه ها می تواند جذاب باشد

یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود.

در زمانهای قدیم ، در روستایی دور پیرزنی زندگی می کرد که هیچکس رو نداشت جز پسری که اسمش حسن بود این حسن آقای ما کچل بود. حتی یک تار مو هم به سر نداشت. سرش صاف صاف مثل کف دست. به همین خاطر همه بهش می گفتند حسن کچل.

این حسن کچل یه عیب بزرگ داشت . می دونین چه عیبی بچه ها . تنبلی! بله حسن کچل به قدری  تنبل بود که مسلمان نشنوه کافر نبینه . صبح که از جاش پا می شد بدون اینکه از جاش پاشه داد و هوا را می انداخت

حسن کچل : ننه ننه گرسنمه صبحونه می خواهم

ننه : باشه ننه اول پاشو دست و صورتتو بشو

-چی گفتی . هیچ می فهمی از من چی می خوای

-مگه چی خواستم ننه جون

توضیحات تکمیلی

حجم (مگ)

20

مدت زمان (دقیقه)

55

دیدگاهی دارید؟