توضیحات
خوشبختی آقای ایزدی
در زبان فارسی مثالی هست که می گن پاتو اندازه گلیمت دراز کن ،البته شخصیت داستان ما نا خواسته مجبور شد به تقدیر تن بده اما لقمه برای او که حقوق ناچیزی می گرفت از ابتدا بزرگ بود و باعث شد تا به دردسر بیافته .
علینقی ایزدی همسر و چند فرزند دارد و با درآمد معلمی بهسختی روزگار میگذراند. همسرش مبلغی را که برای خرید کفشِ آقای ایزدی کنار گذاشتند، در حساب بانکی میگذارد؛ به امید برنده شدن در قرعهکشی بانک انصاف …
علینقی ایزدی که به سختی معاش خود و خانواده اش را تامین می کند در قرعه کشی یکی از بانکها برنده یک هواپیمای شخصی میشود. ابتدا این تصور پیش میآید که با این جایزه حتماً زندگی سخت و فقیرانه او تغییر خواهد کرد، اما آنچه که در ادامه داستان می شنوید و مشکلاتی که برای او و خانواده اش بوجود می آیدتصور ما را تغییر میدهد.
*این کتاب نمایشی مربوط به دهه ی پنجاه می باشد .
دیدگاهی دارید؟