توضیحات
پیرمرد و دریا
کتاب «پیرمرد و دریا» در سال ۱۹۵۱ توسط «ارنست همینگوی» در کوبا به رشته تحریر درآمد. این کتاب ظرف مدت ۱ سال به چاپ رسید و جزء مهمترین آثار ارنست در طول دوران زندگیاش به شمار میآید. کتاب صوتی پیرمرد و دریا توانست جایزه نوبل ادبیات را برای نویسنده خود به ارمغان آورد.
شما در این کتاب صوتی یک داستان مملو از اتفاقاتی به سبک رئال را خواهید شنید. روایتی از یک ماهیگیر کوبایی که برای صید ماهی بزرگتر به دریا سفر میکند و در هنگام سفر ماجراهای پیشبینینشدهای برای او اتفاق میافتد. برخی از نویسندگان ارنست همینگوی را شکسپیر دوم مینامند.
کتاب صوتی پیرمرد و دریا، داستانی کوتاه در مورد تصمیم پیرمردی بانام سانتیا گواست. او در طول ۸۰ روز ماهیگیری هنوز موفق به صید هیچ ماهی نشده و ازنظر دیگر صیادان، یک ماهی گیر نفرینشده بشمار میرود. ویژگی جالبتوجه سانتیاگو این است که حرفهای دیگران برای او اهمیتی ندارد و امید دارد که بالاخره روزی میتواند به آرزوی خود یعنی صید بزرگترین ماهی برسد.
شخصیت دیگری که در کتاب صوتی پیرمرد و دریا خودنمایی میکند شاگرد سانتیاگو، مانولین است. مانولین برخلاف دیگران سانتیاگو را دوست دارد و هر شب برای ماهیگیر پیر، غذا میبرد و کلبه او را مرتب میکند.
«صیاد خوب زیاد هست، بعضی هاشون هم بزرگن. ولی تو فقط خودتی».
«هر روز روز تازهای است. بهتر آن است که بخت یاری کند، ولی تو کارت را میزان کن. آنوقت اگر بخت یاری کرد آمادهای. اکنون اندیشههایش را بارها به صدای بلند میگفت، چون کسی نبود که از شنیدنشان ناراحت شود».
«اگر آدم چیز خوبی را بر زبان بیاورد آن چیز ممکن است روی ندهد».
«فکر کرد کاش همه اینها یک خواب بود و هیچوقت این ماهی را نگرفته بودم و الان توی بستر بودم و داشتم روزنامه میخواندم. با خود گفت: ولی انسان برای شکست آفریده نشده».
«بازندگی باید ساخت. چارهای جز این نیست.»
«اگر گردباد باشد همیشه چند روز پیشتر نشانههای آن را در آسمان دریا میتوان دید. پیرمرد با خود گفت که در خشکی نمیبینند، چون نمیدانند چه چیز را باید دید».
«آدم را برای شکست نساختهاند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمیخوره».
«حالا وقتش نیست که ببینی چه نداری. ببین با آنچه داری چکار میتوانی بکنی».
دیگر نسخه های این کتاب
دیدگاهی دارید؟