توضیحات
کتاب صوتی راز قدمگاه
« راز قدمگاه » اثر زینالعابدین صادقی مزیدی روایتگر داستانی است که به برکتها و عنایتهای خوان پُر نعمت و گسترده ائمه معصوم علیهمالسلام، به ویژه سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع)، اشاره دارد.
«علیاکبر» و «هاجر» همراه پدربزرگشان به «قدمگاه» بینراهی آمدهاند تا به پدربزرگشان که بانی مجلس عزاداری در آنجاست کمک کنند. آنها از این که پدربزرگ هر شب بعد از مراسم به کلبهی نزدیک قدمگاه میرود و در آنجا استراحت میکند، تعجب میکنند….
«گُلعلی» پیرمردی است که هرسال، ۱۰ شب محرم به «قدمگاه» میآید و چراغ آنجا را روشن نگه میدارد و عزاداری میکند. اما در آن سال، گلعلی، به علت کهولت سن و ناتوانی و سردی هوا قادر نیست که نذر خودش را ادا کند، به همین دلیل از پسرش «غلام» می خواهد که این کار را انجام دهد و اصرارهای او و همسرش «سکینه» نمی تواند غلام را راضی کند.
سکینه و گلعلی خودشان راه میافتند تا به قدمگاه بروند. هنوز به قدمگاه نرسیدند که متوجه گرگی در نزدیکی خودشان میشوند. در همین حین، گلعلی، زمین میخورد و پایش آسیب میبیند. غلام تصمیم میگیرد به قدمگاه برود تا آنها را برگرداند و خودش آنجا بماند.
گلعلی و سکینه وقتی به قدمگاه میرسند، آتشی روشن میکنند. در همان وقت متوجه فریادی در آن نزدیکی میشوند. «مقصود نامی» که زنش در حال فارغ شدن است به آنها نزدیک می شود و از ایشان کمک میخواهد.
از طرف دیگر غلام به قدمگاه می رسد و سکینه به وساطت گل علی او را میبخشد به شرط اینکه غلام کلبه ای را در آنجا بسازد. غلام و مقصود شروع به ساختن کلبه میکنند.
غلام از گلعلی میخواهد که ماجرای مریضشدنش در جوانی و شفا گرفتن در کنار این قدمگاه برایشان صحبت کند. گلعلی هم ماجرای سید رهگذری را که به آنها کمک میکند، تعریف میکند….
دیدگاهی دارید؟