0

 

به نوبت (صوتی)


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

به نوبت

یراندلو در آثار خود، به خصوص در متون نمایشی، افرادی را به نمایش درمی‌آورد که همواره گرفتار هوس و تمایلات متضاد خود هستند و میان واقعیت و خیال سرگردانند.

تعدادی از آنها علیه نقاب هایی که جامعه برایشان به ضرورت ایجاد می‌کند با شجاعت قیام می کنند؛ تعدادی در طول زندگی نقابشان محو و چهره واقعی‌شان نمایان می‌شود و تعدادی دیگر این نقاب را می‌پذیرند و با آن زندگی می‌کنند، اما همه شخصیت‌های داستانی این نویسنده با زدن صورتک، واقعیت موجودشان را به طریقی انکار می‌کنند.

«آنتونیو» فقط برای ثروت «دیِه گو» و بدون توجه به سن زیاد وی، دختر خود «اِستِلینا» را مجبور به ازدواج با او کرد. شب عروسی بین «پِپه آلتو» و «بورّانی» سوء تفاهمی پیش آمد و بعدها به دوئل منجر شد … …

پپه ی زخمی را به خانه شوهرخواهرش «چیروکوپا» آوردند. در این میان «فلامینا»، همسر کوپا، نیز جان سپرد. از طرف دیگر استلینا که از زندگی با دیه گو رضایت نداشت، از کوپا که وکیل بود درخواست کرد که به او کمک کند تا بتواند خود را نجات بدهد. کوپا با توجه به تحمیلی بودن آن ازدواج، از دست دیه گو شکایت کرد و توانست طلاق استلینا را بگیرد.

بعد هم طبق پیشنهاد «رُزاریا» خواهر کوپا که مادر روحانی بود، استلینا با کوپا ازدواج کرد تا بچه های او نیز بی مادر نمانند. از آن به بعد دیه گو هر شب آنتونیو و پپه را به خانه خود دعوت می کرد تا گل یا پوچ بازی کنند….

مختصری درباره ی نویسنده: لویجی پیراندلو (‎Luigi Pirandello)‏ (۲۸ ژوئن ۱۸۶۷ – ۱۰ دسامبر ۱۹۳۶)، نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس ایتالیایی بود که در سال ۱۹۳۴ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد. داستان‌های کوتاه او نیز شهرت زیادی دارد. وی از نویسندگان معروف قرن بیستم ایتالیاست. او در سیسیل متولد شد.

پدرش بازرگان گوگرد بود و انتظار داشت که پسرش هم همان شغل را انتخاب کند، اما لوییجی در تحصیلاتش موفق بود و توانست در رشتهٔ ادبیات ادامهٔ تحصیل دهد. او در سال ۱۸۸۷ وارد دانشگاه رم شد و بعد از آن برای تحصیل به بن رفت و آن‌جا تز دکترای خود را دربارهٔ گویش بومی سیسیلی تکمیل کرد.

پیراندلو در نخستین کوشش خلاقش «مراثی رم» گوته را ترجمه کرد و بعد از ملاقاتش با کاپوانا، نویسندهٔ سیسیلی، همهٔ توجهش را بر ادبیات داستانی ناتورالیستی متمرکز کرد. او در سال ۱۸۹۳، نخستین رمان خود «مطرود» را نوشت . وی مدت‌ها استاد سبک‌شناسی دانشگاه رم بود.

وی تا بعد از جنگ جهانی اول در کارش ناشناخته بود، تا اینکه نمایشنامه‌ای از او با نام «شش کاراکتر در جست وجوی یک نویسنده» شهرتی ناگهانی برایش آورد. پیراندلو از خانواده‌ای ثروتمند بود که در یک منطقه رشدنیافته و خشن زندگی می‌کردند؛ جایی که هر کسی مجبور بود خودش از حقوقش دفاع کند. بنابراین، او خیلی زود تحت تأثیر بی عدالتی و ستم موجود بین مردم قرار گرفت. پیراندلو زندگی آسانی نداشت.

علاوه بر سختی‌هایی که از ورشکستگی پدرش در تجارت برایشان ایجاد شد، موضوع دیگر اختلال روانی زنش بود که پیراندلو در خانه از او مراقبت می‌کرد. وی با توجه به علاقه‌ای که به درونیات افراد داشت، شخصیت نقش‌های داستانی اش را بیشتر با قرار دادن آن‌ها در موقعیت‌های خیالی کاوش می‌کرد تا شرایط واقعی.

امروزه پیراندلو به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم شناخته می‌شود. آثار مهم وی عبارتند از: درد مطبوع، عشق بدون دلبستگی، سفیدی‌ها و سیاهی‌ها، مسخرهٔ مرگ و زندگی، نوبت، زمان، زن مطرود، هانری چهارم و بیست داستان.

دیگر آثار این نویسنده

توضیحات تکمیلی

نویسنده

لوئیجی پیراندلو

عوامل

ترجمه / اقتباس شنیداری
اصغر علی منش
تهیه‌کننده رادیویی
مرضیه میرسلطانی
سردبیر رادیویی
آفاق شوهانی

گویندگان

میکائیل شهرستانی , مهرخ افضلی

حجم (مگ)

55

مدت زمان (دقیقه)

180

دیدگاهی دارید؟