توضیحات
ما دروغگو بودیم
خانواده ای آمریکایی که بسیار به خودشان مغرورند، هر سال تابستان در جزیره خصوصی خانواده کنار هم جمع می شوند. در تابستان ۱۵ سالگی نوه بزرگتر کادنس، اتفاقی شوم می افتد؛ حادثه ای که باعث می شود کادنس بعد از آن چیزی به خاطر نیاورد و ….
کادنس سینکلر، دختر جوان و زیبایی است که در خانواده ای ثروتمند زندگی میکند. او تابستان هایی را به یاد میآورد که در جزیرهی شخصی پدربزرگ و مادربزرگش میگذراند. در این جزیره، چهار خانه وجود دارد: عمارتی بزرگ متعلق به پدربزرگ و مادربزرگ و سه خانه ی دیگر برای سه دخترشان.
کادنس همچنین از پسری به نام گات سخن میگوید و اینکه چگونه عاشق و شیفته ی او شد. در تابستان پانزده سالگی او، رابطهای عاشقانه میان کادنس و گات شکل میگیرد، اما حادثهای ناگوار همه چیز را تغییر میدهد. کادنس با آسیبهایی جدی در آب و نزدیک ساحل پیدا میشود؛ او از آن موقع به میگرن مبتلا شده و نمیتواند به جز حادثه ی تصادف، جزئیات دیگری را از تابستان پانزدهم به یاد آورد. مادر کادنس هم از دادن اطلاعات دربارهی این که در آن تابستان چه اتفاقاتی افتاد، سر باز می زند. اما حقیقت ماجرا چه بوده است؟
*این رمان عنوان یکی از ده داستان برتر برای نوجوانان سال ۲۰۱۵ به شمار می رود.
دیدگاهی دارید؟