0

 

قمارباز

توضیحات

قمارباز

قمارباز (روسی: Игрок، Igrok) رمان کوتاهی از داستایفسکی است، رمان نشان دهنده اعتیاد خود داستایفسکی به رولت می‌باشد که الهام بخش نوشتن این کتاب شد، نویسنده در هنگام نوشتن کتاب تحت مهلت سختی برای بازپرداخت بدهی‌اش ناشی از قمار بود.

قمارباز یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز نگاشته شده‌است. داستان رمان ماجرای خانواده‌ای روس است که بر اثر تحولات و بی‌لیاقتی‌ها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شده‌اند.

راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت می‌کند که یا از قمارخانه برگشته است یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواسته‌هایش می‌داند.

داستان

راوی داستان آلکسی ایوانوویچ فردی دانشگاه رفته و به قول خودش نجیب‌زاده‌است که شغل آموزگاری دارد. داستان از جایی شروع می‌شود که وی به عنوان معلم سرخانهٔ نوه‌های ژنرال در استخدام او است. ژنرال افسر بازنشستهٔ ارتش روسیه است که در ضمن داستان اشاره می‌شود که با درجهٔ سرهنگی بازنشسته شده‌است؛ ولیکن خود را همه جا ژنرال معرفی می‌کند و دیگران نیز او را به این نام می‌خوانند.

ژنرال به سبب بدهی سنگین مالی، تمام املاکش را در روسیه گرو گذاشته و حالا همراه خانوادهٔ خود در هتلی در رولتنبورگ اقامت دارد. راوی تعریف می‌کند که جز خانوادهٔ ژنرال و او که به عنوان معلم بچه‌ها ملازم آن‌ها است، چه کسانی در کنار ژنرال هستند: مارکیز دوگریو یک بورژوای فرانوسوی که ژنرال مبلغ زیادی به او بدهکار است، مادمازل بلانش دوکومنژ که ژنرال دل به او بسته همراه با مادرش کنتس دوکومونژ، مستر آسلی یک نجیب زادهٔ انگلیسی که سهام‌دار کارخانهٔ قند است و پرنس نیلسکی که ارتباط خاصی با خانواده ندارد ولی در گردش‌ها آن‌ها را همراهی می‌کند.

راوی عشق جنون آمیزی به پولینا الکساندرونا پراسکوویا، دختر خواندهٔ ژنرال، دارد. این احساس از یک سو و تمایل او برای به چالش کشیدن آدم‌های متظاهر افرادش برای این که نقاب نزاکت و ادب را از چهرهٔ خود بردارند و نیات مادی و پست خود را نمایان کنند، باعث می‌شود بی پروا به بحث‌هایی با ژنرال و دوگریو بپردازد که موجبات خشم و تعجب ایشان را برمی‌انگیزد؛ ولی نکته سنجی‌های رندانهٔ راوی باعث می‌وشود که آن‌دو در بسیاری از موارد از واکنش دادن به حرف‌های او عاجز شوند.

مستر آسلی این رفتار راوی را می‌پسندد و لذا با او طرح دوستی می‌ریزد و ضمن گفتگوهایش با او فاش می‌کند که مادمازل بلانش و دوگریو هیچ‌کدام حقیقتاً نسب اشرافی ندارند. خالهٔ ژنرال که ملاکی پیر در مسکو است، سخت بیمار است.

ژنرال به این امید که با مرگ او با ارثی که دریافت خواهد کرد به کارهایش سامانی خواهد داد، به تکاپو می‌افتد و مرتب تلگراف هایی به مسکو می‌فرستد تا از وضعیت سلامتی خاله که او را «مادر بزرگ» خطاب می‌کنند با خبر شود. بلانش و دوگریو که هرکدام به سهم خویش برای این پول‌ها دندان تیز کرده‌اند، مشوق ژنرال در ارسال پی‌درپی تلگرام‌ها هستند.

دیگر نسخه های این کتاب

توضیحات تکمیلی

نویسنده

فئودور داستایوفسکی

مترجم

صالح حسینی

تعداد صفحات

222

حجم (مگ)

1

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

شماره کتابشناسی ملی م‌83-24443
سرشناسه داستایوسکی‌، فئودور میخائیلوویچ‌، – م.
Dostoyevsky, Fyodor
عنوان و نام پدیدآور قمارباز / فیودور داستایفسکی‌؛ ترجمه صالح حسینی‌.
مشخصات نشر تهران‌: نیلوفر، 1383.
مشخصات ظاهری 237 ص.
یادداشت عنوان اصلی: Igrok.
یادداشت کتاب حاضر ترجمه‌ای از متن انگلیسی با عنوان «The gambler» ترجمه ویکتور تراس است.
یادداشت چاپ دوم: بهار 1385.
یادداشت چاپ سوم: پاییز 1386.
یادداشت چاپ چهارم: 1388.
یادداشت چاپ ششم : تابستان 1393.
موضوع داستان‌های روسی — قرن 19م.
شناسه افزوده حسینی‌، صالح‌، – ، مترجم
رده بندی کنگره PG3360/ق8 1383الف
رده بندی دیویی 891/733

دیدگاهی دارید؟