0

 

به سر عقل آمدن سرمایه داری


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

بسر عقل آمدن سرمایه‌داری

دکتر شریعتی در سخنرانی خود موضوع به سر عقل آمدن سرمایه داری را بیان می نماید ٬ که در قرن گذشته (۱۹) چه عواملی منجر به شکل گیری و انفجار اولیه انقلاب میشوند که با شناخت این مسائل و چاره اندیشی در مقابل آنها ، نظام سرمایه داری غرب از آنها درس گرفته و در قرن بیستم مانع از شکل گیری انقلاب خواهد شد .

 مسئله کمیت یکی از آن عواملی است که از آن یاد می کند ، تبدیل کمیت به کیفیت را به عنوان یکی از درس هایی قلم داد میکند که نظام سرمایه داری از قیام ها و انقلاب های مردم در قرن ۱۹ گرفته است ، عدم فشردگی دهقانها چه از لحاظ محیط کار و چه از لحاظ محیط زندگی نسبت به طبقه کارگر که فشردگی محسوسی دارد و در محیطی بسته و تنگاتنگ هم به کار مشغولند و از نظر سکونت هم اغلب در محله های کارگری یکجا ساکن هستند ، این فشردگی و دان سیته است که در طبقه کارگری وقتی یک درگیری ذهنی برای یک عده اندک بوجود می آید و یا یک مسئله طرح میشود به سرعت در کل طبقه کارگری پخش میشود ، که زمینه ساز انقلاب طبقاتی خواهد شد .

نظام سرمایه داری هم به این مواد اشراف دارد و خود را برای مقابله با آن و جلوگیری از بروز یک انفجار که زمینه ساز انقلاب خواهد شد ، آماده می کند و از فشردگی طبقه کارگری جلو گیری میکند ، پس مجتمع های مسکونی آنان را به فواصل زیاد از هم میسازد.

فقر خودش عامل انقلاب نبود بلکه احساس فقر است که عامل حرکت است .استثمار شدن یک طبقه آنرا وادار به حرکت نمی کند ، بلکه احساس استثمار شدن است که وادار می نماید .

خود آگاهی طبقاتی ؛ دانش باعث خود آگاهی طبقاتی است پس سرمایه داری جلوی آنرا میگیرد . نوع زندگی است ( برخوردار بودن یا محرومیت از آن ) گرسنگی کافی نیست ، شناخت یک زندگی طبیعی است که انسان را متوجه محروم بودنش می نماید ، احساس می نماید که در هر زمینه مصرفش  کمبود دارد این آگاهی از استثمار شدنش را بوجود می آورد ، اینکه ببیند یا حس کند که مصرف واقعی یا تفننی چقدر است و خود را مقایسه کند و به یک تضاد در واقعیت برسد.

آنچه که کمبود و محرومیت را ایجاد میکند مصرف است ، مصرف دیگران است که مرا متوجه کمبود می کند .

در حال خودمان این تضاد بیشتر به چشم میخورد ، از غرب الگو گرفتیم که خانه ها ، ماشین ها و … خود را بطوری متمایز برای دیگران انتخاب کنیم تا باعث تحریک طبقاتی گردد. در اسلام سنت اشرافی نداریم و بطور کلی سنت تجمل گرایی نداریم ، کار ما تا جایی بالا گرفته است که از نان شب خود و خانواده خود میزند تا ظواهر زندگی خود را بهتر کند، شکم را که دیگران نمی بینند ولی ماشین و خانه را همه می بینند .

به سر عقل آمدن نظام سرمایه داری نیز بر همین پایه است ، که به طبقه کارگر در همین استثمار و فقر احساس کاذب و سیری و برخورداری میدهد.

مثلا تو هم نیز می توانی تلویزیون داشته باشی و سینما بروی ، اٌپرا شرکت کنی ، ماشین داشته باشی و همه چیزهایی که سمبل اشرافیت است را می توانی داشته باشی ولی همه اینها با یک شرط کوچک همراه است، ماشین  با قسطهای سنگین همراه است ، سینما و اپرا را تنها در روز های خاص میتوانی بروی ، برای دیدن تلویزیون باید مبلغی اندک بپردازی و …  .  و  نیز به دلیل اینکه ملت عقب مانده نباید آنقدر فقیر شود که نتواند کالای ما را بخرد و مصرف کالای ما فوراً پایین بیاید وآنقدر هم نباید پولدار بشود که خودش بسازد ، پس قدرت کاذب خرید به او میدهیم و ( وام ) درآمد از کشور های عقب مانده و محروم ، از طبقه عقب مانده ، و طبقه محروم است .

احساس طبقه کارگری را بدون اینکه وضع واقعی او بهتر شود ، عوض می کنیم . بحث بیمه کردن و از جیب خرج کردن واقعی برای نضام سرمایه داری نیز همین است ، که باعث میشود حالت نا امنی از بین رود ، این ها همه خرج هایی است که نظام سرمایه داری برای برون رفت خشم از دل کارگر میکند ، و دچار احساس و حالت تضاد نشود .

در سرمایه داری قرن ۱۹ نظام کارگری برای همیشه نا امید بود ، تحقیر همه جانبه بود و دیدند وقتی به ناچار آگاه میشود پس به طغیان و انقلاب دست میزند .

مارکس میگوید : طبقه کارگری است که انقلاب میکند ، چون چیزی برای از دست دادن ندارد ، و طبقه سرمایه داری است که میفهمد به خاطر حسرت از چیزهایی که دارد ،  باید چیزی بدهد .  از بین رفتن اختلاف برای حفظ اختلاف تولید و اختلاف مالکیت و طبقات کارگری است . سرمایه داری یک چیزی میدهد برای اینکه کارگر اشباع شود و یک چیزی داشته باشد ، تا آنرا از دست ندهد و کارگر را امیدوار می کند .

در انتهای سخنرانی به این نتیجه میرسد که خود آقای مارکس که در نیمه دوم قرن ۱۹ در اوج تجلی بزرگ افکارش بود ٬ خود چرا این پرسش را بی پاسخ گذاشته است که این همه ثروتی که نظام سرمایه داری غرب از آن دم میزند ، خود از کجا آمده و مال کیست ؟ در پی غارت و استثمار شرق و افریقا و آسیا و خرید منابع اصلی به قیمت های واقعا پایین و بعد فروش مجدد کالایی با همان مواد با قیمت هایی تا ۶۰۰ % رشد پیدا کرده ، این ثروت را از آن خود کرده است ، پس نظام سرمایه داری سرعقل نیامده تا انقلاب را نابود کند ، بلکه عامل همه این بدبختیها فقر خود ماست !

دیگر آثار علی شریعتی

توضیحات تکمیلی

نویسنده

علی شریعتی

تعداد صفحات

41

حجم (مگ)

1.1

نوع فایل

اسکن شده

دیدگاهی دارید؟