0

 

سال نهم هجرت

توضیحات

آخرین روزهای حیات پیامبر(ص) به روایت ویکتور هوگو (این کتاب اسکن شد)

قطعه شعر بلند ویکتور هوگو درباره آخرین روزهای حیات پیامبر اکرم (ص) در قالب کتابی با عنوان «سال نهم هجرت» با ترجمه ویدا رامین از سوی انتشارات باغ آبی منتشر شد.

.

سروده بلند «سال نهم هجرت» هوگو که در قالب یک کتاب مستقل به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است، در آغاز مقدمه‌ای دو صفحه‌ای درباره زندگی هوگو و این سروده بلند دارد. در این مقدمه توضیحاتی درباره شهرت هوگو ارایه شده است و در این زمینه می‌خوانیم: «در کشور ما ایران به دلیل شاهکار پرآوازه هوگو یعنی «بینوایان» تقریبا هیچ کتاب‌خوان ایرانی نیست که نام او را نشنیده باشد، اما شاید کم‌تر کسی اطلاع داشته باشد که این ادیب بزرگ شعری در وصف حضرت محمد (ص) سروده باشد و این شاید خلایی بزرگ در شناخت ویکتور هوگو باشد.»

در ادامه این بحث آمده است: «واقعیت آن است که هوگو تاریخ و فرهنگ اسلام را به خوبی می‌شناخته و ریزه‌کاری‌های او در سرایش شعر «سال نهم هجرت» حاکی از آن است که وی مطالعه دقیقی در باب زندگی پیامبر اکرم (ص) داشته است. برای مثال هنگامی که می‌سراید «هنوز در محاسن سیاهش ۲۰ تار موی سفید نبود» به خوبی به روایاتی اشاره می‌کند که گفته‌اند پیامبر (ص) پیش از وفات ۱۴ تار موی سپید در محاسن خود داشتند.»

 

همچنین در مقدمه اشاره‌ای به لحن هوگو در این شعر شده و آماده است: «لحن ستایش‌آمیز و زاویه دید هوگو در بیان واپسین‌ روزهای حیات پیامبر اکرم (ص) حاکی از احترام فراوانی است که او برای شخص پیامبر و رسالت الهی‌اش قائل بوده است.»

از سوی دیگر در این مقدمه بر آشنایی هوگو با تاریخ و تمدن ایران تاکید شده است؛ چراکه هوگو اطلاعات دقیقی از فرهنگ ایرانی داشته، حافظ و سعدی را می‌شناخته و در شعری به نام «شاه ایران» به خوبی آشنایی خود را با تاریخ ایران در دوره صفوی نشان داده است.

 

سروده بلند «سال نهم هجرت» این‌چنین آغاز می‌شود:
«احساس می‌کرد، زمان مرگش فرا رسیده است
آن‌چنان با وقار و شکوهمند بود که به ملامت کسی بر نمی‌خاست
چون در کوچه‌ها قدم می‌زد رهگذران از هر سو سلامش می‌گفتند
و او، به مهربانی، پاسخ می‌داد
هنوز در محاسن سیاهش، بیست تار موی سپید نبود،»

هوگو در ادامه به وصف و شرح چهره پیامبر (ص) و احوال و حالات ایشان در آن روزها پرداخته و حتی اشاره‌ای به امامت حضرت علی (ع) داشته است، آن‌جا که می‌گوید:
«آن‌گاه، پرچم اسلام را به پرچمدارش «علی» سپرد و گفت:
این آخرین سپیده دم زندگی من است
خدایی جز خدای یگانه نیست. در راهش تلاش کن!»

همچنین در این سروده به دیگر روایت‌هایی از آخرین روزهای زندگی پیامبر (ص) اشاره‌‌های دقیقی شده است. برای مثال در بخشی از این سروده می‌خوانیم:
«همهمه‌ای در میان مردم درگرفت و پیامبر ادامه داد:
آی مردم، گوش بسپارید!
اگر یکی از شما را سخنی ناپسند گفته‌ام
پیش از آن‌که از میانتان بروم، برخیزد
و در حضور همگان آن‌را به من بازگرداند
اگر کسی را به ناحق، ضربتی زده‌ام
بیاید و با این چوپ مرا قصاص کند!»

هوگو بخش پایانی این سروده و توصیف مرگ پیامبر (ص) را این‌چنین شرح می‌دهد:
«شب هنگام
فرشته مرگ، بر درگاه خانه آمد و اجازه ورود خواست
پیامبر رخصت داد
پیک خدا که داخل شد
حاضران دیدند که برقی شگفت
در نگاه پیامبر درخشیدن گرفت
همانند نوری که روز میلاد در چشم‌هایش داشت.
«عزراییل» گفت:
ای پیامبر! خدایت تو را به نزد خویش می‌خواند
پیامبر پاسخ داد:
دعوتش را به جان می‌پذیرم و می‌آیم!
آن‌گاه لرزشی کوتاه بر شقیقه‌هایش نشست
و نفسی آرام لب‌هایش را از هم باز کرد
و «محمد»
جان به جان آفرین سپرد»

کتاب «سال نهم هجرت» در ۴۸ صفحه، شمارگان پنج هزار نسخه و قیمت پنج هزار تومان اردیبهشت امسال از سوی انتشارات باغ آبی منتشر و روانه بازار کتاب شده است.

آثار دیگر هوگو

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ویکتور هوگو

مترجم

ویدا رامین

تعداد صفحات

48

حجم (مگ)

5

نوع فایل

اسکن شده

دیدگاهی دارید؟