توضیحات
ماجرای یک شهر
ژول ورن که هفتاد و هفت سال (۱۹۰۵ – ۱۸۲۹) درین کره خاکی زیست، نزدیک به هشتاد و داستان داراز و کوتاه و رساله نوشتهٔ پژوهشی و نوشتار نوشتهاست.
مانند تاریخ مصر و فرانسه و مستعمرههایش (۱۸۶۸) تاریخ رهنوردیهای بزرگ و رهنوردیهای بزرگ (۱۸۷۸) کریستف کلمب (۱۸۸۳) و افزون بر آن پانزده نمایشنامه نوشته که در آن دوره بروی صحنه رفتهاست . با این باز یاد این نکته بایسته است که نام اوری او با سه درازداستان نام آورش پنج هفته در بالن و رهنوردی به میان زمین و از ماه به زمین آغاز شد.
با این باز دلکش اینکه در دورانی که نویسندگان خوش قریحه وچیره دستی چون بالزاک، دیکنز، الکساندر دوما و تولستوی و داستایوفسکی، تورگنیف، فلوبر، استاندال و جورج الیوت و امیل زولا و دهها نویسنده نامدار دیگر بودند، ژول ورن نه تنها نویسنده و گردآور ورزیده جای خود را باز کرد، بلکه با پیش بینیهای ارزنده و روشن بینانهٔ خود، چراغ راهنمای نوآوران و دانشمندان در نیم و هتا یک سده پس از آن گردید که شایع است کشتی هستهای ناتیلوس از روی نوشتهٔ نامدار او هشتاد فرسنگ زیر دریا ساخته شد و به همین روی نام آن کشتی افسانهای بر این کشتی راستین نهاده شد.
وقتی کودک بودم.خواب هولناکی دیدم که معنای آن برایم نامعلوم بودوبعدها که کتاب خود را نوشتم بیادم آمد که قسمتی از اینحوادث را درد وران کودکی کودکی در خواب دیده بودم.
پدرم به من احازه ی سفر نمی داد اما من بدون اجازه پدر با یکی از کشتی های مسافربری راهی سفر به آفریقا شدم.در آنجا میوه ها و گیاهان زیبایی به چشم می خورد اما کاپیتان هور
به من توصیه کرد که از این ها نخورم چرا که یک جبه از اینها فیل بزرگی را از پا می اندازد.
یکی از این درخت ها را درخت مرگ می گفتند وقتی علت را پرسیدم. ماموتی رییس قبیله گفت عمر این درخت۴۰۰۰ سال است و مقصرین و گناهکاران به وسیله این درخت مجازات می شدند و….
آثار دیگر ژول ورن
دیدگاهی دارید؟