0

 

رقصنده بادها

توضیحات

رقصنده بادها

نام شخصیت اصلی این داستان فردی به نام آندرس است، این فرد قصد دارد که مجسمه بسیار ارزشمند و خانوادگی که دزدیده شده بود را پس بگیرد. او برای باز پس گیری این مجسمه به کمک یک دزد احتیاج دارد. کسی که توانایی های لازم برای باز پس گیری این مجسمه را داشته باشد، این شخص که آندرس برای دزدی مجسمه انتخاب کرده است دخترک برده ای است به نام سانکیا که با فقر دست پنجه می زند، آن ها برای گرفتن مجسمه راهی می شوند اما در این راه افراد دیگری هم وجود دارند که به جستجوی مجسمه می گردند و حاضرند برای گرفتن این مجسمه دست به هر جنایتی بزنند. در حین این ماجرا آندرس و دخترک هم ناگهان احساسی به هم پیدا می کنند.

در این کتاب می خوانیم:
خون همه جا را فراگرفته بود و او داشت بسمت آن دخترک می آمد. کیسی، دختر کوچک رئیس جمهور جیغ کشید و از اتاق خواب بیرون دوید. مردی که ماسک مخصوص اسکی بصورت داشت پرید دنبال او و گفت: «برگرد بیا اینجال کیسی در حالی که لباس خوابش به پرواز در آمده بود بطرف انتهای راهرو دوید و همچنان که بواسطه انقباضات ماهیچهای، قفسه سینه اش به بالا و پائین میرفت نفسش گرفته بود و اشک میریخت. او میبایست خودش را به رقصنده بادها میرساند. اگر فقط میتوانست خودش را به آنجا برساند جایش امن بود…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

آیریس جنسن

مترجم

مسعود وکیلی

حجم (مگ)

5

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

431

دیدگاهی دارید؟