0

 

آتش بدون دود – جلد چهارم

توضیحات

آتش بدون دود – جلد چهارم (واقعیتهای پرخون)

آتش، بدون دود، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.

جلد چهارم: واقعیت‌های پرخون

به لحاظ زمانی حدوداً در سال ۱۳۲۰ هستیم.

ملای جدید به اینچه برون می‌آید: قلیچ بلغای. آلنی در اولین دیدارش با این ملا، دریافت که او یک ملای ساده نیست و مثل خود آلنی در بحث کردن نظیر ندارد؛ آلنی که در تمام عمرش ندیده بود که کسی در صحبت کردن و جواب دادن به پای خودش برسد، از ملا استقبال کرد و او را شب به چادر مادرش دعوت کرد و ساعت‌ها با او صحبت کرد و او را آزمود و مطمئن شد که ملا مردی است دانا و فهمیده و دوستی ناب آلنی و ملا قلیچ از این ججا آغاز شد. آهٔنی و ملا دو قطب مخالف یک آهن‌ربا: آلنی یک ماده گرا و ملا هم یک مذهبی تمام عیار است.

یاشا که حالا دستیار آلنی بود، به خاطر بلاهایی که یاشولی آیدین بر سرشان آورده بود، کینه‌ای از ملاها به دل داشت که هرگز از ملا قلیچ خوشش نیامد.

کم‌کم آلنی دریافت که زنان ترکمن حاضر نیستند که درد هایشان را به آلنی که یک مرد است بگویند. آلنی برای رفع این مشکل شروع کرد و الفبای طبابت را به مارال بانو آموخت تا او هم به دردهای زنان صحرا برسد. مارال همه فوت و فن‌های طبابت نیمه علفی آلنی را (این صفتی بود که به شیوه کار آلنی داده بودند) آموخت و ۴ ماه بعد با تصدیق نامه رسمی، قابله مجاز شد. مارال هم پا به پای آلنی رشد می‌کرد…

رضا شاه که شنیده بود قاجاریان در اصل ترکمن بوده‌اند، از ترکمن‌ها کینه داشت و گفته بود که ترکمن‌ها حق ندارند در مجامع عمومی و هر کجا که یک غیر ترکمن وجود دارد، به زبان خود صحبت کنند، حق ندارند مراسم و آداب و رسوم خود را اجرا کنند، حق ندارند کلاه خاص خود را سر کنند اما حالا رضا شاه سقوط کرد و محمد رضا شاه به سلطنت رسید.

علی محمدی، دوست آلنی، که یک چاپخانه مخفی داشت و کارهای سیاسی می‌کرد، به دیدن آلنی و مارال آمد. علی معتقد بود که حالا که آلنی شروع به انجام مبارزات سیاسی کرده باید تحصیلاتش را ادامه دهد. او می‌گفت که آلنی باید فراتر از یک حکیم نیمه علفی باشد تا زمانی که بخواهد بی پرده وارد عرصه سیاست شود، جایگاهی داشته باشد و حکومت نتواند بگوید که او یک مرد بیکاره ولگرد است و او را به راحتی از میان بردارد. علی به آن دو گفت که دانشگاه تهران، پزشکان مجاز و حکیمان بومی را دعوت کرده که در آنجا دوره‌های آکادمیک گذرانده و مدرک دریافت کنند.

آلنی و مارال چند وقت بعد، به همراه یلماز، پسر از پا افتاده آنا مراد به تهران آمدند. یلماز پسری بود که از هر دو پا معلول بود و آلنی تصمیم داشت که هر زمان که علمش قد داد، پای او را معالجه کند.

قبل از رفتن مارال و آلنی به تهران، ملان با فریاد بر سر مارال به او گفت که حق ندارد آیناز را به تهران ببرد و او را وارد بازی‌های سیاسی خود کند. آلنی و مارال هم اطاعت کردند و آیناز کوچک نزد ملان در صحرا ماند.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

نادر ابراهیمی

حجم (مگ)

4.2

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

شماره کتابشناسی ملی م‌72-842
سرشناسه ابراهیمی‌، نادر، 1315 – 1387 .
عنوان و نام پدیدآور آتش‌، بدون دود / نادر ابراهیمی‌.
مشخصات نشر تهران : روزبهان‌، 1371.
مشخصات ظاهری 7 ج.
یادداشت ج. 1 و 2 (چاپ هشتم: زمستان 1387).
یادداشت ج‌. 2 (چاپ چهارم‌: 1375).
یادداشت ج‌. 3 (چاپ دوم‌: 1375).
یادداشت ج‌. 1 – 3 (چاپ پنجم‌: دی 1376).
یادداشت ج. 1 تا 3 (چاپ ششم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 3 (چاپ هفتم: زمستان 1387).
یادداشت ج‌. 4 – 6 (چاپ دوم‌: دی 1376).
یادداشت ج.5 و 6 (چاپ چهارم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 4 و 7 (چاپ چهارم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 4 تا 7 (چاپ پنجم: زمستان 1387).
مندرجات ج‌. 1. گالان و سولماز.- ج‌. 2. درخت مقدس‌.- ج‌. 3. اتحاد بزرگ‌.- ج‌. 4. واقعیتهای پرخون‌.- ج‌. 5. حرکت از نو.- ج‌. 6. هرگز آرام نخواهی گرفت‌.- ج‌. 7. هر سرانجامی سرآغازی است‌.
موضوع داستان‌های فارسی — قرن 14
رده بندی کنگره PIR7943 /ب58آ42 1371
رده بندی دیویی 8فا3/62

تعداد صفحات

141

دیدگاهی دارید؟