0

 

آتش بدون دود – جلد هفتم

توضیحات

آتش بدون دود – جلد ۷ ( پایان)

آتش، بدون دود، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.

جلد هفتم: هر سرانجام سرآغازی‌است

آلنی به بهانه سردردهای همیشگی و سنگ‌کلیه‌های دائمش از تهران خارج شد و به دورافتاده‌ترین نقاط کشور رفت و به دردهای مردم رسیدگی کرد و مهم‌تر از آن سعی داشت به مردم نشان دهد که حکومت چه ظلمی به آن‌ها روا می‌دارد. در این سفرها، آلنی به دوستان قدیمی‌اش که دیگر بیشتر آن‌ها محکومین غیابی به اعدام بودند هم سر زد. بعد از سال‌ها با آن‌ها دیدار کرد. به این شکل آلنی برای مدتی از چشم‌های مأمورین حکومتی دور ماند.

اما دیگر گرد پیری و خستگی از آن همه سال تلاش و فعالیت و یک لحظه آرام و قرار نداشتن کم‌کم بر صورت آلنی می‌نشست…

در مدتی که آلنی از نظارت ساواک خارج شد، سرهنگ مولوی بارها و بارها مارال را فراخواند تا شاید بتواند از آلنی خبری به دست آورد، اما به نتیجه‌ای نرسید.

سرانجام آلنی را در حوالی خراسان پیدا کرده و به تهران فرستادند.

آلنی طی چند عمل جراحی ماهرانه، در کمال نا باوری همه پزشکان، پاهای یلماز را به او برگرداند: یلماز دیگر می‌توانست راه برود. همین یلماز یک مبارز سر سخت شد و زمانی که ساواکیان می‌خواستند او را بکشند، پیش از مرگش، چند نفر از آن‌ها را کشت…

ملا قلیچ بلغای هم در یک حرکت عظیم حکومت کشته شد و زخمی بر قلب آلنی بر جای گذاشت…

آلنی و مارال به دلیل سیاست‌های خاصی که در تربیت کردن فرزندان انقلابی خود داشتند، فرزندانشان را شاید انگشت شمار می‌دیدند. در یکی از دیدارهایی که با آیناز (تنها دخترشان) داشتند، آیناز درخواست مقداری اسلحه از پدرش کرد، آلنی هم قول تأمین آن‌ها را به او داد.

چند ماه بعد، شبی که آلنی به همراه تعدادی از افرادش برای گرفتن اسلحه و تحویل دادن آن‌ها به یاران آیناز رفته بودند، در جریان‌هایی که در آن شب پیش‌آمد آلنی دستگیر شد و به سرعت به اعدام محکوم شد. مارال را هم به زودی محکوم به حبس ابد کردند.

آلنی حالا بیش از ۵۰ سال سن داشت و کم‌کم سرعت و زیرکی جوانی را از دست می‌داد و در عوض هر روز بیشتر و بیشتر در عرفان غرق می‌شد و کم‌کم روح و بدنش به وحدت می‌رسیدند.

روز اعدام آلنی معلوم شد. محمد رضا شاه پهلوی، شخص اول حکومت، که همیشه شیفته شخصیت، شرافت، محبوبیت و انسانیت آلنی بود، بالاخره فرصتی به دست آورد تا او را ببیند. آلنی شب قبل از اعدام به کاخ شاه فرستاده شد و در این ملاقات بود که آلنی که احتمالاتی هم داده بود، مطمئن شد که فردی که او را از مرگ نجات داده بود، در حقیقت محمد رضا شاه بوده.

پس از این ملاقات، آلنی را سوار یک زندان متحرک کردند تا به زندان برسانند و فردا صبح اعدامش کنند، اما پیش از رسیدن آلنی به زندان، ۴ گروهی که برای آزاد کردن آلنی برنامه‌ریزی کرده بودند، او را فراری دادند، همیشه باید در مأمورین و سربازانی که برای آلنی انتخاب می‌شد احتیاط بیشتر می‌شد…

تیمساری که حکم اعدام آلنی را صادر کرده بود همان شب کشته شد.

داستان فرار مارال بانو هرگز مشخص نشد، آنچه مشخص است این است که ۱ روز بی بی بمانی به اسم مادر مارال وارد زندان شد نیم ساعت بعد از پایان ساعت ملاقات، صدای فریادهای بی بی از سلول مارال شنیده می‌شد که چرا من پیر زن رو این‌جا آوردید!

آیناز و شوهرش در جریان انتقام گرفتن از ساواکیانی که پدر و مادرش را محکوم و آزار و اذیت کرده بودند، هر دو کشته شدند.

مارال آخرین فرزندش رابه دنیا آورد: گزل.

آرتا فرزند دیگر آلنی-مارال هم در همین جریانات سیاسی اعدام شد.

زندگی مارال و آلنی به شکل پنهانی سال‌های گذشت. البته در طی این سال‌ها آلنی به سراسر دنیا سفر و سخنرانی کرد، مارال هم با برنامه‌ریزی‌هایی که شده بود طبابت کرد (جزئیات حذف می‌شوند) ولی دست حکومت و ساواکیان به آن‌ها نمی‌رسید.

سرانجام روزی که آلنی برای پایان دادن به یک داستان قدیمی ۳۰ ساله رفته بود، او را تعقیب و در خانه‌ای که او زندگی می‌کرد دستگیرش کردند و این بار در همان خانه اعدامش کردند.

آلنی در وصیت نامه‌ای که برای مارال نوشته بود از او خواسته بود که دست از مبارزه برندارد. مارال هم اطاعت کرد. در طی ۲۰ روز پس از مرگ آلنی، موهای مارال سفید شدند…

مارال هم در یکی از مأموریت‌هایی که در کنار تایماز (پسرش) انجام می‌دادند کشته شد و این‌گونه داستان آلنی-مارال و داستان خاندان آق اویلرها پایان گرفت.

اما طبق قانون لحظه‌های بزرگ آلنی، هیچ لحظه بزرگی از زندگی تمام نمی‌شود، هرگز هیچ‌یک از لحظات زندگی آلنی-مارال پایان نمی‌یابد.

توضیحات تکمیلی

نویسنده

نادر ابراهیمی

حجم (مگ)

2.7

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

شماره کتابشناسی ملی م‌72-842
سرشناسه ابراهیمی‌، نادر، 1315 – 1387 .
عنوان و نام پدیدآور آتش‌، بدون دود / نادر ابراهیمی‌.
مشخصات نشر تهران : روزبهان‌، 1371.
مشخصات ظاهری 7 ج.
یادداشت ج. 1 و 2 (چاپ هشتم: زمستان 1387).
یادداشت ج‌. 2 (چاپ چهارم‌: 1375).
یادداشت ج‌. 3 (چاپ دوم‌: 1375).
یادداشت ج‌. 1 – 3 (چاپ پنجم‌: دی 1376).
یادداشت ج. 1 تا 3 (چاپ ششم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 3 (چاپ هفتم: زمستان 1387).
یادداشت ج‌. 4 – 6 (چاپ دوم‌: دی 1376).
یادداشت ج.5 و 6 (چاپ چهارم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 4 و 7 (چاپ چهارم: تابستان 1386).
یادداشت ج. 4 تا 7 (چاپ پنجم: زمستان 1387).
مندرجات ج‌. 1. گالان و سولماز.- ج‌. 2. درخت مقدس‌.- ج‌. 3. اتحاد بزرگ‌.- ج‌. 4. واقعیتهای پرخون‌.- ج‌. 5. حرکت از نو.- ج‌. 6. هرگز آرام نخواهی گرفت‌.- ج‌. 7. هر سرانجامی سرآغازی است‌.
موضوع داستان‌های فارسی — قرن 14
رده بندی کنگره PIR7943 /ب58آ42 1371
رده بندی دیویی 8فا3/62
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)

تعداد صفحات

210

دیدگاهی دارید؟