0

 

آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند

توضیحات

آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند

داستانِ انتشارِ رمانِ آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند به نوعی با درون‌مایه ماجرایی که در دل خودِ کتاب می‌گذرد، بی‌شباهت نیست. در رمان نیز «دایان» پس از اتفاقی تلخ همه‌چیز را برای خود تمام‌شده می‌داند، اما تصمیمی مناسب او را به روند عادی زندگی بازمی‌گرداند. آنیس مارتن‌ـ‌لوگان روان‌شناسی خوانده و مادر دو فرزند است. او که متولد ۱۹۷۹ میلادی است، هم‌اکنون در «روئن»، در شمال‌غربی فرانسه، زندگی می‌کند. مارتن‌ـ‌لوگان در این کتاب، با تکیه بر تحصیلات دانشگاهی خود، کوشیده است نشان دهد که ماتم تا چه اندازه می‌تواند انسان را ویران کند. با این‌حال او در پایان داستان ثابت می‌کند که در پسِ هر سیاهی‌ نوری می‌درخشد؛ نوری از جنس امید. استقبال ازین کتاب به حدی بوده که مارتن لوگان رمان دیگری را در انتشارات میشل لافون منتشر کرده است که به نوعی ادامه همین داستان است.

از متن کتاب:
«مامان، خواهش می کنم!»
«کلارا، گفتم نه.»
«دایان، کوتاه بیا. بذار با من بیاد.»
«کالین، فکر نکن من احمقم. اگه کلارا باهات بیاد، می رین ولگردی و مجبور می شیم با سه روز تاخیر بریم تعطیلات.»
«خُب، خودت هم با ما بیا و مراقبمون باش!»
«معلومه که نمی آم. ندیدی چقدر کار دارم که باید انجام بدم؟»
«خُب، همین هم یه دلیل دیگه برای اینکه کلارا با من بیاد. اگه با من بیاد تو راحت می تونی به کارهات برسی.»
«مامان!»
«باشه، خیلی خُب. به سلامت! بزنید به چاک! دیگه نمی خوام ببینمتون.»
آن ها رفتند و سر و صدایشان پله ها را پُر کرد.
بعدها فهمیدم آن ها توی ماشین در حال دلقک بازی بوده اند وقتی کامیون بهشان زده. به خودم می گفتم آن ها در حال خنده مُردند و من هم باید با آن ها می بودم…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

آنیس مارتن لوگان

مترجم

ابوالفضل الله دادی

حجم (مگ)

2.1

نوع فایل

تایپ شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

210

دیدگاهی دارید؟