توضیحات
چرخ گردون ۲: چشم اسب
رمانهای سهگانه چرخ گردون (جاده سفید-چشم اسب-ردپای باد) کتابی از جمیله گوین با ترجمهٔ حسن ابراهیمی الوند است که در سال ۱۳۸۵ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد.
رمان سه جلدی «چرخ گردون»، گرچه مایههای تاریخی- اجتماعی دارد و در بخشهایی از آن به جدایی پاکستان از هند و اتفاقات آن روزگار اشاره میکند، اما جهتگیری نویسنده و نگاه مثبت او به اسلام و مسلمانان در این کتاب آشکار است.
جمیله گوین، در نهایت هوشیاری و بدون تبلیغ، از نگاه مثبت خود به اسلام و مسلمانان گفته است. او حتی اسم نوجوان مسلمان داستانش را هم، چنان با دقت انتخاب کرده که پاکی و درستی او را برساند. اسم این نوجوان «نزاکت» است.
نزاکت، جوان پاکی است که در بدترین شرایط اجتماعی نیز تلاش میکند ضمن انجام فرایض دینی خود، برای کودکان و نوجوانان بیسرپرست و آواره هندی الگو باشد. در حالی که همسن و سالهای او گاه دچار خاماندیشی و تحریک احساسات کودکانه میشوند، او رفتاری معقول و درخور نامش دارد.
این داستان واقعی به دورهای از تاریخ هند، فرقههای مذهبی مختلف، سنتها و آداب و رسوم مردم و نقش انگلیس در تاریخ هند میپردازد. نویسنده که خود هندی-انگلیسی است، سعی دارد با نگاهی بیطرف به وقایع آن دوره اشاره کند و برشی از تاریخ آن کشور را که در آن اختلافات قومی، کشتارها، برادرکشیها و … بالا گرفته است، نشان دهد. گوین همچنین نقش انگلستان و مسیونرهای مذهبی را برای مخاطب به تصویر کشیده است.
جمیله گوین، در جلد اول از سهگانه «چرخ گردون» با عنوان«جاده سفید»، بیشتر به تصویر هند در آن دوران و زمینه سازی و مقدمه چینی برای جلدهای دوم و سوم پرداخته است. جلد دوم این سهگانه با عنوان «چشم اسب» به ماجراهایی توجه میکند که بخشی از آن در هند و بخشی در انگلستان میگذرد. دوران جنگ جهانی دوم است و تاثیرات این جنگ را بر انگلستان نیز شاهدیم گرچه خبری از فرقههای مختلف در این کشورر نیست.
نویسنده شرایط زندگانی کودکانی در هند را بازمیگوید که پس از جنگ و تقسیمبندیها و بیخانمان شدنها، حالا در گروههایی چند نفره زندگی و امرار معاش میکنند، کودکانی که متعلق به فرقهها و مذاهب گوناگوناند و ضمن آن که برای حفظ بقای خود دست به هر کاری میزنند، برای کسب قدرت نیز با خود و دسته کوچک خود و نیز با جامعه هند در کشمکش هستند.
جلد سوم سهگانه با عنوان«رد پای باد»، سراسر در هند میگذرد؛ دوران، دوران بازسازی است چه از نظر فرهنگی و چه اقتصادی که با پیوستن گویند به امر کشاورزی و مارویندر به کار فرهنگی شاهد آن هستیم. گرچه سیر حوادث و وقایع و ماجراهای خانوادهی داستان بر جریانات اجتماعی- سیاسی می چربد و شاید مخاطب نتواند تصویر دقیقی از فرقههای مختلف، به خصوص سیکها، بیابد اما خواندن این داستان میتواند پایهای برای تحقیق نوجوانان علاقهمند در این زمینه باشد.
دیدگاهی دارید؟