0

 

عشق و اشباح


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

عشق و اشباح

ایرنه دخترک خبرنگاری است که به صورت خاصی لباس می پوشد آزاد و رهاست با رسم و رسوم اشرافی بزرگ شده اما تن به این تعلقات نمی دهد و سیار روشن فکر و اهل ارتباط با سایرین می باشد . او همکاری به نام فرانسیسکو دارد که عکاس روزنامه هست و در یک سری فعالیت های سیاسی دخیل است .

سرآغاز داستان:

در اولین روز آفتابی بهار، رطوبتی را که خاک در طول ماههای زمستان درون خود ذخیره کرده بود، آرام آرام با گرمای نوازشگر خورشید تبخیر شده و استخوان های ترد و شکننده مردم پیر ساکن آسایشگاه که حالا دیگر قادر بودند در طول جاده های باریک باغ قدم بزنند را نیز گرم می کرد.

در این روز بهاری تنها افراد مایوس و غمگین و یا شدیدا ناتوان در رختخواب باقی می ماندند، یا مثلا فردی که قادر به دیدن نبود. راستش بردن چنین فرد نابینایی به هواخوری، کاری پوچ و عبث می نمود. چون چنین کسی حتی در هوای آزاد نیز قادر به دیدن کابوس های خود می باشد و به موجب درگیری با آن کابوسها، کر هم شده و قادر به شنیدن آوای پرندگان نیز نخواهد بود. هنرپیشه معروف “ژوزفینا بیانچی” درحالیکه لباس ابریشمی بلندی به تن داشت و چتر آفتابی خوشرنگی را برای حفاظت پوست شکننده و شفاف خود از تابش آفتاب به دست گرفته بود، با قدمهای آهسته از حاشیه باغچه ای که به زودی در گل و شکوفه غرق میشد، گذشت تا در قالب یکی از قهرمانهای رمان معروف چخوف مربوط به پنجاه سال قبل، نقش خاص خود را بازی کند…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

ایزابل آلنده

مترجم

نوشین ری شهری

تعداد صفحات

446

حجم (مگ)

4.3

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

دیدگاهی دارید؟