توضیحات

نوستراداموس یا جادوگر مرموز

نوستِرآداموس با نام واقعی میشِل دی نُسترِدام ؛ عطار و پیشگوی اهل فرانسه بود.بسیاری از حوادث و جنگهای زمان پس از اتفاق افتادن، پیشگوییشان به وی منسوب شده‌است.تا این لحظه، حادثه‌ای قبل از وقوع با استناد به آثار وی پیش بینی نشده‌است.پدر او «پیر دی نستردام» در یک خانواده یهودی متولد شد و پس از ازدواج با یک زن کاتولیک به مسیحیت گروید.

نخستین فرزند آن‌ها پسری بود که او را میشل نامیدند. میشل دی نستردام در روز ۱۴ دسامبر سال ۱۵۰۳ در سینت رمی (Saint-Rémy-de-Provence) فرانسه به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهر آوینیون به پایان رساند.میشل هنگام تحصیل به نجوم و ریاضیات علاقه بسیاری نشان می‌داد. با وجود این به خواست پدرش درسال ۱۵۲۱ در آموزشگاه پزشکی «مونت پلیه» نام نوشت و با نویسنده نامدار فرانسوی «فرانسوا رابله» آشنا شد و با تشویق او به سرودن شعر و نوشتن تکه‌های ادبی پرداخت.

نوسترآداموس در سال ۱۵۵۰ نخستین سالنمای نجومی(تقویم نجومی) را که در آن پیش‌بینی‌هایی درباره رخدادهای سال و اوضاع جوی انجام شده بود، پخش کرد.برای نخستین بار نام میشل دی نستردام در این سالنما نوسترآداموس یاد شده و پیشه و کارشناسی او پزشک و آستروفیل نوشته شده‌است. کلمه آستروفیل هم که برای نخستین بار در این سالنما نوشته شده به معنای دوستدار ستاره‌ها است. نوسترآداموس این کلمه ساختگی را به آسترولوگ یا ستاره‌شناس ترجیح داده‌است….

از مقدمه کتاب:
خوانندگان عزیز این کتاب که به دست شما می رسد، جادوگر مرموز نام دارد و در آن درباره اسرار مصر و به خصوص اهرام هم گفتگو می کند. بنابراین در مقدمه این کتاب بسیار مهم است که به اختصار شمه ای درباره نوستراداموس، قهرمان کتاب و اسرار مصر گفتگو کنیم تا خوانندگان ما از این کتاب زیادتر استفاده کنند.
نوستراداموس در چهارصد و پنجاه سال قبل از این و به تاریخ درست روز چهاردهم ماه دسامبر ۱۵۰۳ میلادی در شهر (سن رمی) از بلاد فرانسه در خانواده ای که پسر بعد از پدر، دانشمند و طبیب یا مرد روحانی بودند، قدم به دنیا گذاشت. پدران نوستراداموس کلیمی بودند لیکن خود او دیانت عیسوی داشت و در زمان جوانی حتی نسبت به این دیانت تعصب به خرج می داد و همه او را جوانی متدین و مقید به انجام اصول و فروع دیانت می شناختند. وی چون در یک خانواده دانشمند به دنیا آمد، والدینش او را به تحصیل علم گماشتند و نوستراداموس در مدرسه استعدادی مافوق عادی از خود نشان داد و هر چه را که یک مرتبه می خواند، حفظ می کرد…