توضیحات
پهلوان شیرافکن یا تارتارن تاراسکنی
تارتارن مرد دلیر و محبوبی است اهل تاراسکن که همیشه در کمین برای یافتن جنایتکاران و راهزنان است اما در تاراسکن چنین چیزهایی وجود ندارد حتی برنامه شکار آنها شامل شلیک گلوله به کلاه است. قرار می شود که تارتارن تاراسکنی شیرافکن به آفریقا برود و شیری شکار کند تا به محبوبیت خود و اعتبار خود بیفزاید.
از متن کتاب:
اولین دیدار من با تارتارن تاراسکنی روزی است که همه عمر آن را از یاد نخواهم برد. دوازده یا پانزده سال بر آن می گذرد اما بهتر از آنچه دیروز بر من گذشته است، به یاد دارمش. در آن زمان تارتارن بی پروا در مدخل شهر، کنار جاده آوین یون، دست چپ، خانه سوم، سکنی داشت. خانه اش ویلای کوچک زیبایی بود با باغی در جلو و ایوانی در عقب. دیوارهای بسیار سفید و کرکره های سبز. و در جلو در مشتی بچه های ساووایی که به بازی اکردوکر می پرداختند، یا جعبه های واکس را زیر سر گذاشته در آفتاب می خوابیدند. از بیرون خانه به هیچ چیز پی برده نمی شد…
دیدگاهی دارید؟