توضیحات
پائولا
این داستان در دو بخش تنظیم شده که ماجرای آن از زبان یک مادر برای فرزند بیمارش نقل میشود .در این اثر، مشکلات سیاسی، سرکوب آزادیها و حکومت نظامیان شیلی بعد از سقوط دولت آلنده در قالب رمان به تصویر کشیده شده است.
پائولا خاطراتی است سراپا عریان که خواننده را چون داستانی دلهره آور درجا میخکوب می کند.وقتی دختر ایزابل آلنده،پائولا،به بستر بیماری سختی افتاد و به اغماء رفت،نویسنده شروع به نوشتن داستان زندگی اش برای فرزند بیهوشش کرد.
در حال نقل آن، اجداد عجیب و غریبش در برابر چشمانش ظاهر شدند؛ما خاطرات تلخ و شیرین دوران کودکی اش را می شنویم،حکایات خنده آور مبهوت کننده از سال های جوانی و اسراری بسیار محرمانه که پیش از این در گوشی به زبان آورده می شد.ایزابل آلنده با کتاب پائولا،اتوبیوگرافی قدرتمندی را به رشته ی تحریر درآورده است که پذیرش صادقانه ی دنیای جادو و ارواح در آن خواننده را به یاد اولین کتابش “خانه ی ارواح” می اندازد.
رمان ایزابل آلنده در سال ۱۹۹۱ یعنی زمانی که دخترش پائولا بر اثر مبتلا شدن به پورفیریا، یکی از بیماریهای نادر بستری بود، نوشته شد. او بعد از آنکه دخترش بر اثر ابتلا به این بیماری به کما رفت به توصیه اطرافیان تصمیم گرفت این کتاب را بنویسد؛ کتابی که موجب شد پرده از خاطرات و زندگی پرفراز و نشیب او فرو بیفتد و همه چیز جزء به جزء بازگو شود.
«پائولا» پیش از آنکه در یک قالب ادبی مشخص جای داده شود مجموعه نامههای آلنده به دخترش را دربرگرفته؛ نامههایی که به تدریج و شاید از سر ناخودآگاهی و تلاطم ذهن و روح مبدل به رمانی قطور اما زیبا و پرکشش شدهاند. آلنده بعد از انتقال پائولا به بیمارستانی در اسپانیا چند قدم آنطرفتر از اتاق مراقبتهای ویژه در راهروی بیمارستان این نامهها را مینویسد. نکته جالب آنکه «پائولا» تنها در قالب یک رمان مادرانه که میکوشد به زبان داستان عشق و علاقه وصفناشدنیاش را به فرزند بیمارش منتقل کند، نمیگنجد. آلنده در این اثر بهزعم نگارنده شاهکار نویسندگی و چیرهدستی خود را به نمایش گذاشت و با به خدمت گرفتن عناصر داستانی به نوعی تاریخ پرتلاطم شیلی را نیز بازگو کرده است.
او در «پائولا» اگرچه به روایت زندگی خود برای تنها دخترش که بین مرگ و زندگی دست و پا میزند و سرنوشتی مبهم پیش رو دارد مینشیند، در باطن تاریخ زندگی پرماجرا و حوادث خانواده آلنده را برای مخاطب میشکافد.
«پائولا» پیش از آنکه در یک قالب ادبی مشخص جای داده شود مجموعه نامههای آلنده به دخترش را دربرگرفته؛ نامههایی که به تدریج و شاید از سر ناخودآگاهی و تلاطم ذهن و روح مبدل به رمانی قطور اما زیبا و پرکشش شدهاند. آلنده بعد از انتقال پائولا به بیمارستانی در اسپانیا چند قدم آنطرفتر از اتاق مراقبتهای ویژه در راهروی بیمارستان این نامهها را مینویسد. نکته جالب آنکه «پائولا» تنها در قالب یک رمان مادرانه که میکوشد به زبان داستان عشق و علاقه وصفناشدنیاش را به فرزند بیمارش منتقل کند، نمیگنجد. آلنده در این اثر بهزعم نگارنده شاهکار نویسندگی و چیرهدستی خود را به نمایش گذاشت و با به خدمت گرفتن عناصر داستانی به نوعی تاریخ پرتلاطم شیلی را نیز بازگو کرده است.
او در «پائولا» اگرچه به روایت زندگی خود برای تنها دخترش که بین مرگ و زندگی دست و پا میزند و سرنوشتی مبهم پیش رو دارد مینشیند، در باطن تاریخ زندگی پرماجرا و حوادث خانواده آلنده را برای مخاطب میشکافد.
او با ارائه کدهای داستانی این امکان را در اختیار مخاطب قرار میدهد که به جاده پرپیچ و خم زندگی او وارد شود و او را به وسیله جادوی تونل زمان به عقب برمیگرداند، چندان که مخاطب میتواند به یمن خواندن چنین کتابی فارغ از آشناییهای ابتدایی با خانواده آلنده در شیلی، پدری که ناگهان در رهگذر زمان و دوران کودکی آلنده محو میشود، مدرسههایی که او میرفته و… با تاریخ کشور نویسنده نیز آشنا شود؛ تاریخی که در لفاف زنانگی و لطافت و قدرت قلم پوشیده شده است.
دیدگاهی دارید؟