1

 

حضرت والا

توضیحات

حضرت والا

کتاب حضرت والا، رمانی نوشته ی نویسنده ی برجسته ی مصری، نجیب محفوظ است که نخستین بار در سال ۱۹۷۵ چاپ شد. محفوظ در رمان حضرت والا، یک بار دیگر به سراغ موضوعی آشنا در آثارش یعنی جاه طلبی بی حد و حصر رفته و این موضوع را با استفاده از کنایه ها و استعاره هایی قدرتمند و تأثیرگذار روایت کرده است. عثمان بیومی، کارمندی ساده است که پس از مشغول شدن در اداره ای دولتی، شیفته و دلباخته ی قدرت و مقام می شود و آرزوی رسیدن به سِمَت ریاست را در سر می پروراند. این آرزوی بلندپروازانه به هدف اصلی عثمان در زندگی مبدل گشته و از همه ی علایق و آدم های حاضر در زندگی او اهمیت بیشتری پیدا می کند. کتاب حضرت والا، طرح داستانی ساده و سرراستی دارد که با قلم هنرمندانه ی نجیب محفوظ به قصه ای فوق العاده جذاب و تأثیرگذار درباره ی آرزویی بیش از اندازه بزرگ و صعب الوصول تبدیل می شود.

حضرت والا دیدگاه نجیب محفوظ را در مورد زندگی آشکار می‌کند. داستان مردی که به قلبش خیانت و به عشق پشت کرد و به دنبال زنی از طبقه اجتماعی بالا رفت تا یکی از پله‌های ترقی او شود که بتواند از آن بالا برود و به هدف اول و آخرش برسد: مدیر کل. اگر زن‌‌ همان زندگی است پس هر کسی که از آن چشم بپوشد ناچار از خود زندگی نیز باید چشم بپوشد و بدین ترتیب خود را در معرض معامله به مثل قرار می‌دهد. حتی اگر آن شخص «عثمان بیومی» باشد که در رسیدن به هدف مقدس تلاش کند: «هدف زندگی‌‌ همان راه مقدس است، راه بزرگی، یا تحقق الوهیت روی زمین است.» در حالی که او درنگ می‌کند و از خود می‌پرسد: «کدام هدف است و کدام وسیله، زن یا رتبه؟»

از متن کتاب:
در باز شد. اتاق فراخ و بی نهایت به نظر می رسید. دنیایی بود پر از معانی و اشیایی هیجان آور ، نه مکانی محدود که فقط چند تا شیء در آن باشد. باور کرد که اتاق، افرادی را که واردش می شوند می بلعد و ذوب می کند. در جا درونش شعله ور شد و در شگفتی جادویی غرق گشت. همان لحظه تمرکزش را از دست داد. هرچه نفْس، هوس دیدنش می کند نظیر زمین، دیوارها و سقف، به باد فراموشی سپرد. حتی گویی خداوندگار آرمیده در پشت میز را هم ندید. شوک الکتریکی به او وارد شد، شوکی الهام بخش و خلاق. این شوک، عشقی دیوانه وار را به همراه خوشی زندگی با قدر و منزلت والا و نیروی سلطه گرش در عمق قلبش کاشت. در آن هنگام ندای قدرت از او خواست تا سجده کند و او را تشویق کرد از خودش بگذرد، اما هم چون دیگران شیوه تقوا، خاکساری، اطاعت و امان را در پیش گرفت. همانند کودکی که پیش از آن که خواسته اش را تحمیل کند، اشک زیادی بریزد، برای پرهیز از وسوسه نگاه زیرچشمی به خداوندگار آرمیده در پشت میز مقاومتی نکرد، سپس چشمانش را پایین انداخت، آراسته به تمام توانایی اش برای تواضع…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

نجیب محفوظ

مترجم

کریم پورزبید

حجم (مگ)

4.4

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

234

دیدگاهی دارید؟