1

 

غربت

توضیحات

غربت

آنتونیو دلباخته نجیب‌زاده‌ای به نام رجینا می‌گردد. آنها راهی رم، شهر آرزوهای آنتونیو می‌شوند. رجینا انتظار دیدن شهری شگفت‌انگیز را دارد، اما غربت سرنوشت دیگری را برای او رقم می‌زند ….

برگرفته از متن کتاب:
به رم نزدیک می شدند. ماه پاییزی، صدفی رنگ و صاف و غم انگیز، دشت های بیرون شهر را روشن کرده بود. باد شدیدی می وزید که با سرعت قطار مسابقه می داد. ریجینا چرت می زد و خواب می دید هنوز در خانه خودش است. سرو صدای قطار را ریزش آب آسیاب ساحل رود پو تصور می کرد. در لحظه ای حس کرد آنتونیو دستش را می فشرد. از خواب پرید. شوهر جوان گفت: “به زودی می رسیم.”
رجینا نشست. سرش را به پنجره کوپه تکیه داد و به بیرون نگاه کرد. داخل کوپه در شیشه پنجره منعکس شده بود…

توضیحات تکمیلی

نویسنده

گراتزیا دلددا

مترجم

بهمن فرزانه

حجم (مگ)

2.5

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

تعداد صفحات

263

دیدگاهی دارید؟