توضیحات
قیام شیخ محمد خیابانی
قیام خیابانی قیامی با اهداف آزادیخواهانه و دموکراتیک بود که توسط شیخ محمد خیابانی علیه حکومت مرکزی در تهران در فروردین ماه ۱۲۹۹ خورشیدی آغاز و با کشته شدن وی در شهریورماه همان سال سرکوب شد.
ناکامی انقلاب مشروطه و حوادث بعدی آن مانند زلزلهای بود که پس لرزههایی مانند قیام جنگل و قیام کلنل پسیان و قیام خیابانی را در پی داشت. خرابی اوضاع سیاسی اجتماعی ایران، دخالتهای دولتهای روس و انگلیس، ضعف حکومت مرکزی و تشکیل دولتهای متعدد با عمر کم و اکثراً از رجال وابسته از عوامل خیزش آزادیخواهانی بود که درفکر اعتلای کشور بودند. تصویب قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله و کشتار قوای روس در تبریز و موضوع اولتیماتوم روس به ایران، ضربه نهایی را بر پیکر اهداف عالی جنبش مشروطه وارد آورد. . از عوامل دیگری که به بروز قیام کمک کرد، اعلام انحلال حزب دموکرات آذربایجان توسط وثوق الدوله بود این در حالی بود که علیرغم کارشکنیهای او، ۶ نماینده از طرف این حزب توانسته بود به مجلس ملی راه یابد.
اهداف
خیابانی قیام تبریز را تداوم و نجات انقلاب مشروطه میدانست از این رو وی با اشاره به ناکام شدن انقلاب مشروطه در رسیدن به اهدافش، لزوم حرکت جدید را تأکید میکند.[۴] قیام خیابانی برپایه یک نهضت فکری و اعتقادی که همانا اعتلای کشور ایران بر اساس اصول دموکراسی باشد، پی ریزی شده بود و تفاوتهای اساسی بین این قیام و قیامهای مسلحانه مانند جنبش جنگل مشهود بود. او به اصول جامعه شناسی احاطه کامل داشت و فردی دانشمند بود و راه رسیدن به پیروزی را در بسط آگاهیها و انقلاب فکری میدانست.
با توجه به اینکه بعد از استقلال قفقاز و تبدیل نام آن به جمهوری آذربایجان، و عدم تمایل قیام به پیوستن به آنها، از طرف اسماعیل امیرخیزی پیشنهاد شد که قیام، نام آذربایجان ایران را به آزادیستان تغیر دهند و این درحالی بود که آذربایجانیها و قیام، تمایلی به جدایی از ایران نداشتند. خیابانی در یک از سخنرانیهای خود گفتهاست:
ما آزادیخواهان یک آرزو و عقیده داریم، ما همه میگوییم مشروطیت حقیقی در مملکــت حکمرانی کند، نفوذهای شــخصی و امتیازات ملغی و منســوخ گردد، حاکمیت ملت واقعیت داشــته باشــد ـ یعنی بر اساس حاکمیت ملت تکیه و اســتناد نماید ـ ما میگوییم عدالت، مساوات و آزادی باشد.
از طرف دیگر در بعضی از منابع مثل کسروی و مجتهدی، اهداف خیابانی را ناخالص و شبههدار عنوان کرده و گفتهاند که او سودای حکومت داشتهاست. اما در احوال و رفتار خیابانی این نکته مشهود نبود. از جمله اسنادی که برای تمایلات خودمختاری خواهانه در خیابانی، دست کم در آن مقطع زمانی مطرح می شود، تلگرافهای او به هیئت وزیران در تهران است که در آنها بصراحت اعلام می کرد حاضر نیست هیچ کسی را به عنوان والی از تهران بپذیرد اما در عین حال خواهان بودجه از تهران است. هنگامی که مخبرالسلطنه هدایت به عنوان والی از تهران والی فرستاده شد، خیابانی حاضر نشد او را بپذیرد و به او اولتیماتوم داد که نتیجه اش توسل مخبرالسلطنه به نیروی نظامی بود.
شروع قیام
قیام در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۲۹۹ آغاز گردید و پیش زمینه آن اعتراض و برگزاری جلسات سخنرانی بعضی از اعضاء کمیته تبریز حزب دموکرات آذربایجان به سیاستهای دولت مرکزی و قرارداد ۱۹۱۹ بود. متعاقب برگزاری جلسه سخنرانی خیابانی در ساختمان تجدد و حتی قبل از آن عدهای از فعالان توسط اداره نظمیه دستگیر شده بودند. با وجودیکه سردار انتصار رئیس نظمیه سعی در میانجیگری و وساطت داشت ولی قوای نظمیه مقر حزب در ساختمان تجدد را محاصره نمودند ولی باگذشت زمان تجمع مردم بیشتر شده و در روز چهارشنبه ۱۷ فروردین تظاهرات گستردهای صورت گرفت و با به بن بست رسیدن مذاکرات و تهدید خیابانی قوای نظمیه عقب نشینی نموده و اداره نظمیه به حزب دموکرات محول شد و مارشال بیورلینگ و معاونانش روز پنج شنبه مجبور به ترک تبریز بطرف تهران شدند.
در همان روز پنج شنبه این اعلامیه از طرف حزب منتشر گردید:
آزادیخواهان تبریز بواسطه تمایلات ارتجاعی که در یک سلسله از اقدامات ضد مشروطیت حکومات محلی تجلی نموده است، به هیجان آمده و با قصد اعتراض و پرتست شدید و متین، قیام نمودهاند. آزادیخواهان تبریز اعلام میکنند که تمامت پروگرام آنان عبارت است از تحصیل یک اطمینان تام و کامل از این حیث که مامورین حکومت، رژیم آزادانه مملکت را محترم و قوانین اساسیه را بطور صادقانه مرعی و مجرا دارند. آزادیخواهان مصمم هستند نظم و آسایش را بهر وسیله برقرار دارند. پروگرام آزادیخواهان دو چیز است اول برقراری آسایش عموم و دوم از قوه به فعل آوردن رژیم مشروطیت
دیگر آثار احمد کسروی
دیدگاهی دارید؟