0

 

سیما جان


این کتاب را به کتابخانه مورد علاقه خود بیفزایید.

توضیحات

سیما جان

مجموعه نامه‌هایی از محمد عاصمی با نامه‌ ای از محمود تفضلی
بخش هایی ازنامه های عاشقانه کتاب:
سیماجان ! حق با توست من همیشه تنهایم. اما تنهایی‌های من تنها نیستند. دردنیای تنهایی خود شور و غوغایی دارم. این سکوت و خاموشی، توفان می ‌زاید. در ابرهای سیاه، رعد می‌غرٌد وبرق می‌خندد. من هم مدت‌ها ابر آلودم. آسمان اندیشه‌ام گرفته و درهم است. اما تو خوب می‌دانی که این آسمان خواهد بارید و پس از باریدن، گلهای سرخ عشق و امید را خواهد رویاند. آسمان اندیشه‌ام خلق می‌کند ومی‌آفریند. ابراست و می‌بارد.
سیماجان! نه آتشم، ونه اشکم. سیاهی ِ اندوهم که بسان ِ ابری تیره می‌بارم و آنسان که دیده یی زیر رگبار هایم سرخی ِ گلهای عشق را می‌پرورانم… تو خوب می‌دانی که من هرگز جز با خنده‌های اشک نخندیده‌ام ولی همیشه لبخندی بوده‌ام که با فروتنی بسیار لبها را بوسیده‌ام. دلم می‌خواست یک نت ِ موسیقی باشم و در هر قلبی آشیان کنم و بدانم که چگونه باید بلرزانم.
تب کرده‌ام. گرمای سوزنده‌یی از درونم شعله می‌کشد. غیر از تب، آتش ِ دیگری نیز در جویبار ِ کبود شریان هایم می‌لغزد. این آتشی است که اسم آن را غم گذاشته‌ام. این غم سالهاست که درونم را می‌کاود و به هستی ِ پُر ما جرایم چنگ می اندازدو پیکرم را دردست استخوانی‌اش می‌فشارد. این تب سالهاست که مرا می‌گدازد…
تب عشق، به هر چه زیباست، به هر چه خوب و به هر چه پاک است. تو خوب می‌دانی سیماجان که یک دریا اشک و رنجم. دریایی که طغیان خواهد کرد. …

توضیحات تکمیلی

نویسنده

محمد عاصمی

تعداد صفحات

43

حجم (مگ)

1.6

نوع فایل

اسکن شده

شناسنامۀ کتاب

دیدگاهی دارید؟