توضیحات
سوگ مغان
راوی «سوگ مغان»، که به نظر می آید دچار ناراحتی شدید روانی شده است، به توصیه روانکاو به زادگاهش «بم» می رود تا شاید در آنجا به آرامش برسد. همزمان با سفر، تعدادی از نشانه های رمزی ترسناک شروع می شوند.
کتاب روایتی از رنج انسان ساکن کویر و سرگشتگیهای او در مواجهه با طبیعت و جامعه است و در سالهای اخیر نامزد دریافت جایزه ادبی کتاب فصل و جلالآل احمد بوده است.
داستان «سوگ مغان» اینگونه آغاز شده است:
«چه بگویم و برای که بگویم؟ این گفتههای دردآلود زهرناک و مرثیهوار، آیا به چه درد جماعتی میخورد که اگر خوب بخورند و مزاجشان خوب کار بکند و اگر سرد مزاج نباشند، خود را مهمترین و خوشبختترین موجودات جهان میدانند. تمام زندگی، تمام اندیشهها و همه هدفشان را در خدمت همین حرفها گذاشته اند، آن وقت این گفتههای زهرآلود، این خاطرههای پر از مصیبت و کابوسوار به چه دردشان میخورد؟…»
دیدگاهی دارید؟